صفحه‌هایی که به «الگو:ب» پیوند دارند
→ الگو:ب
صفحه‌های زیر به الگو:ب پیوند دارند:
۵۰ مورد نمایش یافته است.
- وقتی كه شكسته‌دل دعا می‌كردی (تراگنجانش) (پیوندها)
- بشکسته‌دلی شکسته می‌خواند نماز (تراگنجانش) (پیوندها)
- از غیب ترنّم حضوری آمد (تراگنجانش) (پیوندها)
- با زمزمۀ سرود یارب رفتند (تراگنجانش) (پیوندها)
- چون موج ز طوفان بلا برگشته (تراگنجانش) (پیوندها)
- آن روز که شهر از تو پر غوغا بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- تا چند از این داغ لبالب باشیم (تراگنجانش) (پیوندها)
- هر چند قدش خمیده امّا برپاست (تراگنجانش) (پیوندها)
- در بين ملائک از تو نام آورده‌ست (تراگنجانش) (پیوندها)
- زهرای حزین ز گرد راه آمده بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- شاید که برای تعزیت می‌آید (تراگنجانش) (پیوندها)
- خورشید به خون نشسته‌ام آه رسید (تراگنجانش) (پیوندها)
- در نام رقیه فاطمه پنهان است (تراگنجانش) (پیوندها)
- همپای خطر همسفر زینب بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- در کام تو چون زهر شود آب حیات (تراگنجانش) (پیوندها)
- من حسینی مذهبم ای یار من (تراگنجانش) (پیوندها)
- هر دل که به ذوق سرمدی خواهد بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- در وحدت حق مظهر ذات است حسین (تراگنجانش) (پیوندها)
- چون شد سر اطهر ابی عبدالله (تراگنجانش) (پیوندها)
- شاهنشه دین حسین آن وجه الله (تراگنجانش) (پیوندها)
- بر گلشن دین رسید چون موسم دى (تراگنجانش) (پیوندها)
- هر چند که چشمه‌ی حیات است حسین (تراگنجانش) (پیوندها)
- ذی‌الحجّه تمام شد محرّم آمد (تراگنجانش) (پیوندها)
- چون روز حسین در جهان روزی نیست (تراگنجانش) (پیوندها)
- در سینه به جز دل غمین نیست مرا (تراگنجانش) (پیوندها)
- در دفتر عشق کز سخن سرشار است (تراگنجانش) (پیوندها)
- با ظلم بجنگ حرف مظلوم این است (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر (تراگنجانش) (پیوندها)
- اى جوهر عقل عشق را مفهومی (تراگنجانش) (پیوندها)
- دارد دل ما راه نجاتی دیگر (تراگنجانش) (پیوندها)
- با دیدن تو به اشتباه افتادند (تراگنجانش) (پیوندها)
- هان این نفس شمرده را قطع کنید (تراگنجانش) (پیوندها)
- آن تشنه‌لبی که منصب سقّا داشت (تراگنجانش) (پیوندها)
- روزی که عطش به جان گل‌ها افتاد (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای سرو که با تو باغ‌ها بالیدند (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای کعبه به داغ ماتمت نیلی‌پوش (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای بحر ببین خشکی آن لب‌ها را (تراگنجانش) (پیوندها)
- او غربت آفتاب را حس می‌کرد (تراگنجانش) (پیوندها)
- آب از دست تو آبرو پیدا کرد (تراگنجانش) (پیوندها)
- در بند اسارت تو می‌آید آب (تراگنجانش) (پیوندها)
- کی می‌رود آن بهار خونین از یاد (تراگنجانش) (پیوندها)
- بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو (تراگنجانش) (پیوندها)
- راضی به جدايی از برادر نشده (تراگنجانش) (پیوندها)
- بر دامن او گرد مدارا ننشست (تراگنجانش) (پیوندها)
- من آب فرات را مکدّر دیدم (تراگنجانش) (پیوندها)
- گاهی به حضور مهر ای ماه برو (تراگنجانش) (پیوندها)
- هرچند ز غربتت گزند آمده بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- آه است به روی لب عالم آه است (تراگنجانش) (پیوندها)
- نوخاسته‌ای ز نسل درد آمده است (تراگنجانش) (پیوندها)
- سوز جگر از دل به زبان آمده بود (تراگنجانش) (پیوندها)