نمایش مبدأ برای بابا سلام گوشه ی ویران خوش آمدی

{{سرصفحه شعر
 | مطلع=بابا سلام گوشه ی ویران خوش آمدی
 | نام شعر= 
 | شاعر =رضا رسول زاده
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 |قالب =غزل
 |وزن = 
 |موضوع = حضرت رقیه(س)
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی =
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}
{{شعر}}
{{ب|بابا سلام گوشه ی ویران خوش آمدی|در محفل غریب یتیمان خوش آمدی}}
{{ب|بابا سلام پس تو چرا دیر آمدی|حالا که شد سه ساله ی تو پیر آمدی}}
{{ب|اول بیا تو رنگ تنم را نگاه کن|این پاره پاره پیرهنم را نگاه کن}}
{{ب|قدری بکش تو ناز من نازدانه را|تا سر کنم حدیث شب و تازیانه را}}
{{ب|قلبم ز دست فاصله ها تیر می کشد|پایم ز درد آبله ها تیر می کشد}}
{{ب|با عمه پا به پای اسیران دویده ام|دنبال قافله به بیابان دویده ام}}
{{ب|بر دامنم گذاشته عمه سر تو را|شد نوبتم که بوسه زنم حنجر تو را}}
{{ب|چون صورت تو صورت من زخم خورده است|اصلا تمام قامت من زخم خورده است}}
{{ب|چشم انتظار دختر تو شهر شام بود|دیدم که سنگ دست زنان روی بام بود}}
{{ب|در زیر خاک و آتش شان سوخت گیسویم|یکباره گر گرفت و بر افروخت گیسویم}}
{{ب|بابا نگو به عمه سرم درد می کند|با او نگو ولی کمرم درد می کند}}
{{ب|من زینب توام به خدا زیور توام|خیلی شبیه مادر غم پرور توام}}
{{ب|آبم مکن مپرس ز احوال موی من|بگذر چرا نیامده با تو عموی من}}
{{ب|ای از سفر رسیده ز رنج سفر بگو|از روی نیزه رفتن و از چوب تر بگو}}
{{ب|خون می چکد هنوز چرا از روی لبت|ای دخترت فدای رخ نا مرتبت}}
{{ب|در مجلسی که حرمت طفلان تو شکست|می دیدمت ز گوشه ای دندان تو شکست}}
{{ب|دیدم چگونه بر سر تو چوب می زدند|در پیش چشم خواهر تو چوب می زدند}}
{{ب|انگار روی چشم من آب مذاب ریخت|وقتی به طشت روی سر تو شراب ریخت}}
{{پایان شعر}}