السلام ای ساکن محنت سرای کربلا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
'''السلام ای ساکن محنت سرای کربلا ''' را '''[[فضولی بغدادی]]''' درباره امام حسین(ع) سروده است. این شعر قصیده در گونه مرثیه در بیست و سه | '''السلام ای ساکن محنت سرای کربلا ''' را '''[[فضولی بغدادی]]''' درباره امام حسین(ع) سروده است. این شعر قصیده در گونه مرثیه در بیست و سه بیت سروده شده است. فضولی بغدادی شعر «السلام ای ساکن محنت سرای کربلا» را در وصف عاشوراییان و سوگ آنان سروده است. | ||
==متن شعر== | ==متن شعر== |
نسخهٔ ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۷
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | محنت سرای کربلا |
نام شاعر | فضولی بغدادی |
قالب | قصیده |
موضوع | امام حسین(ع) |
مناسبت | مرثیه |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۲۳بیت |
السلام ای ساکن محنت سرای کربلا را فضولی بغدادی درباره امام حسین(ع) سروده است. این شعر قصیده در گونه مرثیه در بیست و سه بیت سروده شده است. فضولی بغدادی شعر «السلام ای ساکن محنت سرای کربلا» را در وصف عاشوراییان و سوگ آنان سروده است.
متن شعر
السلام ای ساکن محنت سرای کربلا | السلام ای مستمند و مبتلای کربلا | |
السلام ای هربلای کربلا را کرده صبر | السلام ای مبتلای هر بلای کربلا | |
السلام ای بر تو خار کربلا تیغ جفا | السلام ای کشته تیغ جفای کربلا | |
السلام ای متصل با آب چشم و آه دل | السلام ای خسته آب و هوای کربلا | |
السلام ای غنچه نشگفته گلزار غم | مانده از غم تنگدل در تنگنای کربلا | |
السلام ای کرده جا در کربلا وز فیض خود | در دل اهل محبت کرده جای کربلا | |
السلام ای رشک برده زندهای هر دیار | در جوار مرقدت بر مردهای کربلا | |
یا شهید کربلا کردم بگرد طوف تو | رغبت سیر فضای غم فزای کربلا | |
یاد اندوه و غمت کردم شد از اندوه و غم | از دل من تنگ تر بر من فضای کربلا | |
ریخت خون در کربلا از مردم چشم قضا | از ازل این است گویا مقتضای کربلا | |
هر که اندر کربلا از دیده خون دل نریخت | غالبا آگه نشد از ماجرای کربلا | |
چرخ خاک کربلا را ساخت از خون تو گل | کرد تدبیر نیاز آن گل برای کربلا | |
جای آن باشد که گر بویند آید بوی خون | تا بنای دهر باشد از بنای کربلا | |
سرورا با یاد لبهای بخون آلوده ات | خوردن خونست کارم چون گیای کربلا | |
اجر من این بس که گر میرم شود سر منزلم | خاک پای جانفزای دلگشای کربلا | |
کربلا خوان عطای تست گردون دم بدم | می رساند بر همه عالم صلای کربلا | |
هر که می اید بقدر سعی و استعداد خود | بهره می گیرد از بحر عطای کربلا | |
نیست سبحه این که بر دستست ما را بلکه هست | دانه چندی ز در بی بهای کربلا | |
یا شهید کربلا از من عنایت کم مکن | چون تو شاه کربلایی من گدای کربلا | |
در دلم دردیست استیلای بیم معصیت | شربتی می خواهم از دارالشفای کربلا | |
روزگاری شد که مأوای فضولی کربلاست | نیست او را میل مأوایی ورای کربلا | |
هست امیدم که هرگز برنگردد تا ابد | روی ما از کعبه حاجت روای کربلا | |
هم چو سعی مروه لطف حق نبخشد اجرها | سعی ما را در زمین پر صفای کربلا |