در دریای سرمدست علی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شاه مردان علی ابوطالب''' شعری پانزده بیتی در وصف [[امام علی(ع)]] | '''شاه مردان علی ابوطالب''' شعری پانزده بیتی در وصف [[امام علی(ع)]] از شاعر قرن نهم [[هلالی جغتایی]] است. | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
شعر شاه مردان علی ابوطالب را بَدرالدّین (نورالدین) هِلالی جغتایی اَستَرآبادی از شاعران قرن نهم در قالب [[مثنوی]] با وزن فعلاتن مفاعلن فعلن در پانزده [[بیت]] سروده است. این شعر راجع به منقبت حضرت امام علی(ع) است.او [[شیعه]] بودهاست، اما در [[تشیّع]] متعصّب نبوده و در درگیریهای معمول میان [[سنی]] و شیعه در آن زمان دخالت نمیکردهاست و همین باعث شده تا پیروان هر کدام از این مذاهب، او را بر مذهب دیگر بدانند. همچنین او در برخی از اشعارش درباره [[اهل بیت(ع)]] سروده است. | شعر شاه مردان علی ابوطالب را بَدرالدّین (نورالدین) هِلالی جغتایی اَستَرآبادی از شاعران قرن نهم در قالب [[مثنوی]] با وزن فعلاتن مفاعلن فعلن در پانزده [[بیت]] سروده است. این شعر راجع به منقبت حضرت امام علی(ع) است.او [[شیعه]] بودهاست، اما در [[تشیّع]] متعصّب نبوده و در درگیریهای معمول میان [[سنی]] و شیعه در آن زمان دخالت نمیکردهاست و همین باعث شده تا پیروان هر کدام از این مذاهب، او را بر مذهب دیگر بدانند. همچنین او در برخی از اشعارش درباره [[اهل بیت(ع)]] سروده است. |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۴
شاه مردان علی ابوطالب شعری پانزده بیتی در وصف امام علی(ع) از شاعر قرن نهم هلالی جغتایی است.
معرفی
شعر شاه مردان علی ابوطالب را بَدرالدّین (نورالدین) هِلالی جغتایی اَستَرآبادی از شاعران قرن نهم در قالب مثنوی با وزن فعلاتن مفاعلن فعلن در پانزده بیت سروده است. این شعر راجع به منقبت حضرت امام علی(ع) است.او شیعه بودهاست، اما در تشیّع متعصّب نبوده و در درگیریهای معمول میان سنی و شیعه در آن زمان دخالت نمیکردهاست و همین باعث شده تا پیروان هر کدام از این مذاهب، او را بر مذهب دیگر بدانند. همچنین او در برخی از اشعارش درباره اهل بیت(ع) سروده است.
متن شعر
در دریای سرمدست علی | جانشین محمدست علی | |
اسدالله سرور غالب | شاه مردان علی ابوطالب | |
هر که با شیر حق زند پنجه | شنجهٔ خویشتن کند رنجه | |
ساقی شیرگیر سرمستان | زیر دستش همه زبردستان | |
در کف انگشت او کلیدی بود | در خیبر به آن کلید گشود | |
وز سر ذوالفقار آن فیاض | رشتهٔ کفر را شده مقراض | |
تا نجف بحر گوهرش صدفست | ریگ صحرای او در نجف است | |
زیب این گلشن از جمال علیست | گل این باغ رنگ آل علیست | |
بود عمزاده رسول خدا | چون رسول از خدا نبود جدا | |
چون دو کس ابن عم یکدگرند | چون دو فرزند کان ز یک پدرند | |
پدران در نسب برابر هم | پسران در حسب برابر هم | |
گه سر خصم را جدا کرده | گه سر خویش را فدا کرده | |
هر شهی وقت بزم زر بخشد | شاه ما روز رزم سر بخشد | |
کرم خلق بخشش درمست | گر کسی سر فدا کند کرم است | |
همه سرها فدای او بادا | همه شاهان گدای او بادا |