کاربر:Eskandari/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{جعبه اطلاعات شعر
  | عنوان =خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست
  | عنوان =در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست
  | تصویر =  
  | تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  | نام شعر =
  | نام شعر =
  | نام شاعر = سلمان ساوجی
  | نام شاعر = ادیب‌الممالک فراهانی
  | قالب = غزل
  | قالب = غزل  
  | وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
  | وزن =
  | موضوع = امام حسین(ع)
  | موضوع = حضرت مسلم(ع)  
  | مناسبت =
  | مناسبت =
  | زمان سرایش =  
  | زمان سرایش =
  | زبان = فارسی
  | زبان = فارسی
  | تعداد ابیات =۳۶ بیت
  | تعداد ابیات = ۱۱بیت
  | منبع =  
  | منبع =
}}
}}


'''خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست''' شعری آیینی از شاعر قرن هشتم، [[سلمان ساوجی]] درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب مثنوی که در سی وشش بیت سروده شده است. وزن این شعر فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و در گونه مرثیه است.
'''در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست''' را [[ادیب‌الممالک فراهانی]] درباره حضرت مسلم(ع) در یازده سروده است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه است.


==متن شعر==
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست|آخر ای چشم بلابین جوی خون بارت کجاست؟}}
{{ب|در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست|وز مهر و آشتی، سخنی در میانه نیست}}
{{ب|جز به چشم و چهره مسپر خاک این ره، کان همه|نرگس چشم و گل رخسار آل مصطفاست}}
{{ب|کردار، جز نفاق و عمل، جز خلاف نه|گفتار، جز دروغ و سخن، جز فسانه نیست}}
{{ب|ای دل بی‌صبر من آرام گیر اینجا دمی|کاندر اینجا منزل آرام جان مرتضاست}}
{{ب|یا کوفیان نیافته‌اند از وفا، نشان|یا هیچ از وفا، اثری در زمانه نیست}}
{{ب|این سواد خوابگاه قره‌العین علی است|وین حریم بارگاه کعبه عز و علاست}}
{{ب|ای شه میا به کوفه که این ورطۀ هلاک|گرداب هایلی است که هیچش کرانه نیست}}
{{ب|روضه پاک حسین است این که مشک زلف حور|خویشتن را بسته بر جاروب این جنت سراست}}
{{ب|این مردم منافق زشت دو رویه را|خوف از خدای واحد فرد یگانه نیست}}
{{ب|شمع عالم تاب عیسی را درین دیر کهن|هر صباح از پرتو قندیل زرینش ضیاست}}
{{ب|دارند تیر‌ها به کمان برنهاده، لیک|جز پیکر تو‌، ناوکشان را نشانه نیست}}
{{ب|زاب چشم زایران روضه‌اش «طوبی لهم»|شاخ طوبی را به جنت قوت نشو و نماست}}
{{ب|بهر گلوی اصغر تو، تیر کینه هست|وز بهر کودکان تو، جز تازیانه نیست}}
{{ب|مهبط انوار عزت، مظهر اسرار لطف|منزل آیات رحمت، مشهد آل عباست}}
{{ب|هُش دار! ای کبوتر بام حرم! که بس|دام است در طریق و اثر ز آب و دانه نیست}}
{{ب|ای که زوار ملایک را جنابت مقصد است|وی که مجموع خلایق را ضمیرت پیشواست}}
{{ب|بس عذر‌ها به کشتنت آراستند، لیک|جز کینۀ تو، در دل ایشان، بهانه نیست}}
{{ب|نعل شبرنگ تو گوش عرشیان را گوشوار|گرد نعلین تو چشم روشنان را توتیاست}}
{{ب|جانم فدای خاک قدوم تو شد ولی|مسکین سرم که بر در آن آستانه نیست}}
{{ب|صفحه تیغ زبانت عاری از عیب خلاف|روی مرات ضمیر صافی از رنگ ریاست}}
{{باین گفت و مست جرعۀ صهبای وصل شد\عکسِ فروغِ دوست بُد و سوی اصل شد}}
{{ب|ناری از نور جبینت، شمع تابان صباح|تاری از لطف سیاهت، خط مشکین مساست}}
{{ب|نا سزایی کاتش قهر تو در وی شعله زد|تا قیامت هیمه دوزخ شد و اینش سزاست}}
{{ب|بهره جز آتش چه دارد هر که سر برد به تیغ؟|خاصه شمعی را که او چشم و چراغ انبیاست}}
{{ب|هر سگی کز روبهی با شیر یزدان پنجه زد|گر خود او آهوی تاتارست، در اصلش خطاست}}
{{ب|تا نهان شد آفتاب طلعتت در زیر خاک|هر سحر پیراهن شب در بر گیتی قباست}}
{{ب|در حق باب شما آمد «علی بابها»|هر کجا فضلی درین باب است، در باب شماست}}
{{ب|تا صبا از سر خاک عنبرینت برد بوی|عاشق او شد به صد دل زین سبب نامش صباست}}
{{ب|هر کس از باطل به جایی التجایی می‌کند|زان میان ما را جناب آل حیدر ملتجاست}}
{{ب|کوری چشم مخالف، من حسینی مذهبم|راه حق این است و نتوانم نهفتن راه راست}}
{{ب|ای چو دریا خشک لب، لب تشنگان رحمتیم|آب رویی ده به ما کاب همه عالم‌تر است}}
{{ب|خواهشت آب است و ما می‌آوریم اینک به چشم|خاکسار آنکس که با دریا به آبش ماجراست}}
{{ب|بر لب رود علی، تا آب دلجوی فرات|بسته شد زان روز باز افتاده آب از چشمهاست}}
{{ب|جوهر آب فرات از خون پاکان گشت لعل|این زمان آن آب خونین همچنان در چشم ماست}}
{{ب|سنگها بر سینه کوبان، جامها در نیل عرق|می‌رود نالان فرات، آری ازین غم در عزاست}}
{{ب|آب کف بر روی ازین غم می‌زند، لیکن چه سود؟|کف زدن بر سر کنون کاندر کفش باد هواست}}
{{ب|یا امام المتقین! ما مفلسان طاعتیم|یک قبولت صد چو ما را تا ابد برگ و نواست}}
{{ب|یا شفیع المذنبین! در خشکسال رحمتیم|زابر احسان تو ما را چشم باران عطاست}}
{{ب|یا امیر المومنین! عام است خوان رحمتت|مستحق بی‌نوا را بر درت گوش صلاست}}
{{ب|یا امام المسلمین! از ما عنایت وا مگیر|خود تو می‌دانی که سلمان بنده آل عباست}}
{{ب|نسبت من با شما اکنون درین ابیات نیست|مصطفی فرمود سلمان هم زاهل بیت ماست}}
{{ب|روضه‌ات را من هوادارم بجان قندیل‌وار|آتشین دل در برم دایم معلق زین هواست}}
{{ب|خدمتی لایق نمی‌آید ز من بهر نثار|خرده‌ای آورده‌ام وان در منظوم ثناست}}
{{ب|هرکسی را دست بر چیزی، و ما را بر دعا|رد مکن چون دست این درویش مسکین بر دعاست}}
{{ب|یا ابا عبدالله از لطف تو حاجات همه|چون روا شد حاجت ما گر برآید هم رواست}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


==پانویس==
==پانویس==


==منابع==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعر با موضوع حضرت علی اصغر(ع)]]
[[رده:شعرهای کهن]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۳

در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست
اطلاعات شعر
نام شاعرادیب‌الممالک فراهانی
قالبغزل
موضوعحضرت مسلم(ع)
زبانفارسی
تعداد ابیات۱۱بیت


در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیست را ادیب‌الممالک فراهانی درباره حضرت مسلم(ع) در یازده سروده است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه است.

متن شعر

الگو:باین گفت و مست جرعۀ صهبای وصل شد\عکسِ فروغِ دوست بُد و سوی اصل شد

در کوفه از وفا و محبّت نشانه نیستوز مهر و آشتی، سخنی در میانه نیست
کردار، جز نفاق و عمل، جز خلاف نهگفتار، جز دروغ و سخن، جز فسانه نیست
یا کوفیان نیافته‌اند از وفا، نشانیا هیچ از وفا، اثری در زمانه نیست
ای شه میا به کوفه که این ورطۀ هلاکگرداب هایلی است که هیچش کرانه نیست
این مردم منافق زشت دو رویه راخوف از خدای واحد فرد یگانه نیست
دارند تیر‌ها به کمان برنهاده، لیکجز پیکر تو‌، ناوکشان را نشانه نیست
بهر گلوی اصغر تو، تیر کینه هستوز بهر کودکان تو، جز تازیانه نیست
هُش دار! ای کبوتر بام حرم! که بسدام است در طریق و اثر ز آب و دانه نیست
بس عذر‌ها به کشتنت آراستند، لیکجز کینۀ تو، در دل ایشان، بهانه نیست
جانم فدای خاک قدوم تو شد ولیمسکین سرم که بر در آن آستانه نیست

پانویس

منابع