کاربر:Eskandari/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{جعبه اطلاعات شعر
  | عنوان =خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست
  | عنوان =اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى
  | تصویر =  
  | تصویر =
  | توضیح تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  | نام شعر =
  | نام شعر =
  | نام شاعر = سلمان ساوجی
  | نام شاعر =قاسم رسا
  | قالب = غزل
  | قالب = قصیده
  | وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
  | وزن =مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  | موضوع = امام حسین(ع)
  | موضوع =امام رضا(ع)
  | مناسبت =
  | مناسبت =مدح و زیارت
  | زمان سرایش =  
  | زمان سرایش = معاصر
  | زبان = فارسی
  | زبان = فارسی کهن
  | تعداد ابیات =۳۶ بیت
  | تعداد ابیات =۱۷بیت
  | منبع =  
  | منبع =  
}}
}}


'''خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست''' شعری آیینی از شاعر قرن هشتم، [[سلمان ساوجی]] درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب مثنوی که در سی وشش بیت سروده شده است. وزن این شعر فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و در گونه مرثیه است.
'''اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى''' شعری از [[قاسم رسا]] از شعرای ایرانی است. این شعر در قالب قصیده در هفده بیت درباره امام رضا(ع) با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن سروده است. این شعر در حرم امام رضا(ع) بر کتیبه ای نقش بسته و نصب شده است.


==متن شعر==
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست|آخر ای چشم بلابین جوی خون بارت کجاست؟}}
{{ب|اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى|خفته در خاك خراسان، تو غریب الغربایى}}
{{ب|جز به چشم و چهره مسپر خاک این ره، کان همه|نرگس چشم و گل رخسار آل مصطفاست}}
{{ب|چه ثنا گویمت، اى داور هفتاد و دو ملت|كه ثنا خوانده خدایت، تو چه محتاج ثنایى}}
{{ب|ای دل بی‌صبر من آرام گیر اینجا دمی|کاندر اینجا منزل آرام جان مرتضاست}}
{{ب|این رواق تو و صحن و حَرَمَت، همچو بهشت است|روضه‎ات، جنت فردوس و مسمّى به رضایى}}
{{ب|این سواد خوابگاه قره‌العین علی است|وین حریم بارگاه کعبه عز و علاست}}
{{ب|آه، از آن دم كه ز سوز جگر و حال پریشان|ناله‎ات گشت بلند، آه تقى جان به كجایى}}
{{ب|روضه پاک حسین است این که مشک زلف حور|خویشتن را بسته بر جاروب این جنت سراست}}
{{ب|اى شه یثرب و بطحا، تو غریبى به خراسان|سرور جمله غریبان و معین الضّعفایى}}
{{ب|شمع عالم تاب عیسی را درین دیر کهن|هر صباح از پرتو قندیل زرینش ضیاست}}
{{ب|اغنیا مكه روند و فقرا سوى تو آیند|جان به قربان تو اى شاه كه حج فقرایى}}
{{ب|زاب چشم زایران روضه‌اش «طوبی لهم»|شاخ طوبی را به جنت قوت نشو و نماست}}
{{ب|بیا كه مظهر آیات كبریا اینجاست|بیا كه تربت سلطان دین، رضا اینجاست}}
{{ب|مهبط انوار عزت، مظهر اسرار لطف|منزل آیات رحمت، مشهد آل عباست}}
{{ب|بیا كه گلبن گلزار موسى جعفر|بیا كه میوه بستان مصطفى اینجاست}}
{{ب|ای که زوار ملایک را جنابت مقصد است|وی که مجموع خلایق را ضمیرت پیشواست}}
{{ب|بیا كه خسرو اقلیم طوس، شمس شموس|بیا كه وارث دیهیم مرتضا اینجاست}}
{{ب|نعل شبرنگ تو گوش عرشیان را گوشوار|گرد نعلین تو چشم روشنان را توتیاست}}
{{ب|شهنشهى كه به چشمان، غبار درگاهش|كنند حُور و ملایك، چو توتیا اینجاست}}
{{ب|صفحه تیغ زبانت عاری از عیب خلاف|روی مرات ضمیر صافی از رنگ ریاست}}
{{ب|اگر كلید در رحمت خدا جویى|بیا كلید در رحمت خدا اینجاست}}
{{ب|ناری از نور جبینت، شمع تابان صباح|تاری از لطف سیاهت، خط مشکین مساست}}
{{ب|در مدینه علم و كمال و زهد و ادب|در خزینه بخشایش و عطا اینجاست}}
{{ب|نا سزایی کاتش قهر تو در وی شعله زد|تا قیامت هیمه دوزخ شد و اینش سزاست}}
{{ب|ز قبله‎گاه سلاطین بخواه حاجت خویش|شهى كه حاجت مسكین كند روا اینجاست}}
{{ب|بهره جز آتش چه دارد هر که سر برد به تیغ؟|خاصه شمعی را که او چشم و چراغ انبیاست}}
{{ب|قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذار|كه مهد عصمت و ناموس كبریا اینجاست}}
{{ب|هر سگی کز روبهی با شیر یزدان پنجه زد|گر خود او آهوی تاتارست، در اصلش خطاست}}
{{ب|بیا كه منبع فیض و عنایت ازلى|بیا كه مطلع و الشّمس و والضّحى اینجاست}}
{{ب|تا نهان شد آفتاب طلعتت در زیر خاک|هر سحر پیراهن شب در بر گیتی قباست}}
{{ب|امام ثامن و ضامن، رضا كه بر حرمش|نهاده‎اند شهان، روى إلتجا اینجاست}}
{{ب|در حق باب شما آمد «علی بابها»|هر کجا فضلی درین باب است، در باب شماست}}
{{ب|به خضر كز پى آب بقاست سرگردان|دهید مژده كه سرچشمه بقا اینجاست}}
{{ب|تا صبا از سر خاک عنبرینت برد بوی|عاشق او شد به صد دل زین سبب نامش صباست}}
{{ب|هر کس از باطل به جایی التجایی می‌کند|زان میان ما را جناب آل حیدر ملتجاست}}
{{ب|کوری چشم مخالف، من حسینی مذهبم|راه حق این است و نتوانم نهفتن راه راست}}
{{ب|ای چو دریا خشک لب، لب تشنگان رحمتیم|آب رویی ده به ما کاب همه عالم‌تر است}}
{{ب|خواهشت آب است و ما می‌آوریم اینک به چشم|خاکسار آنکس که با دریا به آبش ماجراست}}
{{ب|بر لب رود علی، تا آب دلجوی فرات|بسته شد زان روز باز افتاده آب از چشمهاست}}
{{ب|جوهر آب فرات از خون پاکان گشت لعل|این زمان آن آب خونین همچنان در چشم ماست}}
{{ب|سنگها بر سینه کوبان، جامها در نیل عرق|می‌رود نالان فرات، آری ازین غم در عزاست}}
{{ب|آب کف بر روی ازین غم می‌زند، لیکن چه سود؟|کف زدن بر سر کنون کاندر کفش باد هواست}}
{{ب|یا امام المتقین! ما مفلسان طاعتیم|یک قبولت صد چو ما را تا ابد برگ و نواست}}
{{ب|یا شفیع المذنبین! در خشکسال رحمتیم|زابر احسان تو ما را چشم باران عطاست}}
{{ب|یا امیر المومنین! عام است خوان رحمتت|مستحق بی‌نوا را بر درت گوش صلاست}}
{{ب|یا امام المسلمین! از ما عنایت وا مگیر|خود تو می‌دانی که سلمان بنده آل عباست}}
{{ب|نسبت من با شما اکنون درین ابیات نیست|مصطفی فرمود سلمان هم زاهل بیت ماست}}
{{ب|روضه‌ات را من هوادارم بجان قندیل‌وار|آتشین دل در برم دایم معلق زین هواست}}
{{ب|خدمتی لایق نمی‌آید ز من بهر نثار|خرده‌ای آورده‌ام وان در منظوم ثناست}}
{{ب|هرکسی را دست بر چیزی، و ما را بر دعا|رد مکن چون دست این درویش مسکین بر دعاست}}
{{ب|یا ابا عبدالله از لطف تو حاجات همه|چون روا شد حاجت ما گر برآید هم رواست}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==نکته ای از شعر==
کتیبه سنگی شعر مزبور در حرم امام رضا(ع) نصب شده است.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۶۰: خط ۴۵:


==منابع==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعر با موضوع امام رضا(ع)]]
[[رده:شعرهای کهن]]
[[رده:شعرهای کهن]]
[[رده:اشعار ماندگار حرم]]
[[رده:شعر در قالب قصیده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۹

اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى
اطلاعات شعر
نام شاعرقاسم رسا
قالبقصیده
وزنمفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
موضوعامام رضا(ع)
مناسبتمدح و زیارت
زمان سرایشمعاصر
زبانفارسی کهن
تعداد ابیات۱۷بیت


اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایى شعری از قاسم رسا از شعرای ایرانی است. این شعر در قالب قصیده در هفده بیت درباره امام رضا(ع) با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن سروده است. این شعر در حرم امام رضا(ع) بر کتیبه ای نقش بسته و نصب شده است.

متن شعر

اى غریبى كه ز جدّ و پدر خویش جدایىخفته در خاك خراسان، تو غریب الغربایى
چه ثنا گویمت، اى داور هفتاد و دو ملتكه ثنا خوانده خدایت، تو چه محتاج ثنایى
این رواق تو و صحن و حَرَمَت، همچو بهشت استروضه‎ات، جنت فردوس و مسمّى به رضایى
آه، از آن دم كه ز سوز جگر و حال پریشانناله‎ات گشت بلند، آه تقى جان به كجایى
اى شه یثرب و بطحا، تو غریبى به خراسانسرور جمله غریبان و معین الضّعفایى
اغنیا مكه روند و فقرا سوى تو آیندجان به قربان تو اى شاه كه حج فقرایى
بیا كه مظهر آیات كبریا اینجاستبیا كه تربت سلطان دین، رضا اینجاست
بیا كه گلبن گلزار موسى جعفربیا كه میوه بستان مصطفى اینجاست
بیا كه خسرو اقلیم طوس، شمس شموسبیا كه وارث دیهیم مرتضا اینجاست
شهنشهى كه به چشمان، غبار درگاهشكنند حُور و ملایك، چو توتیا اینجاست
اگر كلید در رحمت خدا جویىبیا كلید در رحمت خدا اینجاست
در مدینه علم و كمال و زهد و ادبدر خزینه بخشایش و عطا اینجاست
ز قبله‎گاه سلاطین بخواه حاجت خویششهى كه حاجت مسكین كند روا اینجاست
قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذاركه مهد عصمت و ناموس كبریا اینجاست
بیا كه منبع فیض و عنایت ازلىبیا كه مطلع و الشّمس و والضّحى اینجاست
امام ثامن و ضامن، رضا كه بر حرمشنهاده‎اند شهان، روى إلتجا اینجاست
به خضر كز پى آب بقاست سرگرداندهید مژده كه سرچشمه بقا اینجاست

نکته ای از شعر

کتیبه سنگی شعر مزبور در حرم امام رضا(ع) نصب شده است.

پانویس

منابع