بود آیا که در صلح و صفا بگشایند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
  | توضیح تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  | نام شعر =  
  | نام شعر =  
  | نام شاعر = سیدمحمدحسین شهریار
  | نام شاعر =سیدمحمدحسین بهجت تبریزی
  | قالب = غزل
  | قالب = غزل
  | وزن = فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
  | وزن = فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
خط ۱۵: خط ۱۵:
}}
}}


'''بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند''' از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی [[سیدمحمدحسین شهریار]] است. این شعر در قالب غزل و در وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در ده سروده شده است.
'''بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند''' از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی [[سیدمحمدحسین بهجت تبریزی]] است. این شعر در قالب غزل و در وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در ده سروده شده است.


== متن شعر ==
== متن شعر ==

نسخهٔ ‏۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۴

بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند
اطلاعات شعر
نام شاعرسیدمحمدحسین بهجت تبریزی
قالبغزل
وزنفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
موضوعتوحیدی
زبانفارسی
تعداد ابیات۱۰بیت


بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی سیدمحمدحسین بهجت تبریزی است. این شعر در قالب غزل و در وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در ده سروده شده است.

متن شعر

بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایندتا دری هم به مراد دل ما بگشایند
یارب از ظلمت زندان شبستان ما راگو شبی روزنه در صبح و ضیا بگشایند
سازِ ذرات همه نغمۀ تسبیح خداسگر خلایق درِ گوش شنوا بگشایند
نای توحید به چنگ آر و دمی دم کآفاقگوش در نغمۀ آیات خدا بگشایند
دردمندان غمت را به تبسم دریابتا طبیبانه درِ دار شفا بگشایند
چشم درپوش و کرم کن که بدان شکّرخنددر ببندند به درد و به دوا بگشایند
عاصیان گر که درِ توبه به عصیان بستندعاشقانت درِ رحمت به دعا بگشایند
از پسِ پرده درِ صدق و صفا می‌بندندصحنه‌سازان که درِ روی و ریا بگشایند
دست‌گیری به نهانی که سخاوتمندانلب ببندند اگر دست سخا بگشایند
شهریارا به نوای نی جان‌سوز تو گوشچون توانند، که بی‌ساز صبا بگشایند

پانویس

منابع