اذانی تازه کرده در سرم حس ترنم را: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = عبدالرضا کوهمال جهرمی | قالب = غزل | وزن =مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن | موضوع = حضرت احمد بن موسی(ع) | مناسبت =منقبت | زمان سرایش = م...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{سرصفحه | ||
| | | مطلع=اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را | ||
| | | نام شعر= | ||
| | | شاعر = عبدالرضا کوهمال جهرمی | ||
| | | مصحح = | ||
| | | بخشی از دیوان = | ||
| قالب = | |قالب =غزل | ||
| وزن =مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن | |وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن | ||
| موضوع = | |موضوع = شاهچراغ | ||
| | | قبلی = | ||
| | | بعدی = | ||
| | | سال خورشیدی = | ||
| | | سال میلادی = | ||
| | | سال قمری = | ||
| یادداشت = | |||
}} | }} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را|ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را}} | {{ب|اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را|ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را}} | ||
خط ۲۷: | خط ۲۳: | ||
{{ب|پدر باب الحوائج او خودش شاهچراغ اما|زیارتنامه میخواند دمادم نور هشتم را}} | {{ب|پدر باب الحوائج او خودش شاهچراغ اما|زیارتنامه میخواند دمادم نور هشتم را}} | ||
{{ب|تصور میکنم در طوس هستم، چشم میبندم|و حس میگیرم از شیراز این اوج تجسم را}} | {{ب|تصور میکنم در طوس هستم، چشم میبندم|و حس میگیرم از شیراز این اوج تجسم را}} | ||
{ب|به خود میآیم از اشکی که در هر بیت من جاریست|چه باران خوشی، من دوست دارم این تداوم را}} | {{ب|به خود میآیم از اشکی که در هر بیت من جاریست|چه باران خوشی، من دوست دارم این تداوم را}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۰
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را | ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را | |
تجلیخانه برپا کرده با گلدستههای نور | تداعی میکند صحن و سرایش مشهد و قم را | |
مفاتیحالجنان بر لب، در و دیوارها شاعر | عوض کردهست این تصویرها طرز تکلم را | |
دلی اندازهٔ دریا برایش با خود آوردم | که با لبخندی آرامش دهد روح تلاطم را | |
هماره قدسیان بر سفرهٔ اکرام او مُنعِم | خدا بخشیده بر خوان کریمان این تنعّم را | |
پدر باب الحوائج او خودش شاهچراغ اما | زیارتنامه میخواند دمادم نور هشتم را | |
تصور میکنم در طوس هستم، چشم میبندم | و حس میگیرم از شیراز این اوج تجسم را | |
به خود میآیم از اشکی که در هر بیت من جاریست | چه باران خوشی، من دوست دارم این تداوم را |