از بهترین سلاله آدم تویی بهین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « حکیم ملا هادی سبزواری : از بهترین سلالهٔ آدم توئی بهین بر مهترین کلالهٔ حوا توئی مهین در خاتم رسالتی ای ختم انبیا همچو نگین به خاتم و چون نقش درنگین تو بَدرِ ازهری و همه انبیا سُها تو مهر انوری و نجومند مرسلین بحر است علم و طفل دبستانت ار...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سرصفحه | |||
| مطلع= از بهترین سلاله عالم توئی بهین | |||
| نام شعر= | |||
| شاعر = ملاهادی سبزواری | |||
از بهترین سلالهٔ آدم توئی بهین | | مصحح = | ||
| بخشی از دیوان = | |||
بر مهترین کلالهٔ حوا توئی مهین | |قالب = غزل | ||
|وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | |||
در خاتم رسالتی ای ختم انبیا | |موضوع = حضرت محمد(ص) | ||
| قبلی = | |||
همچو نگین به خاتم و چون نقش | | بعدی = | ||
| سال خورشیدی = | |||
تو بَدرِ ازهری و همه انبیا سُها | | سال میلادی = | ||
| سال قمری = | |||
تو مهر انوری و نجومند | | یادداشت = | ||
}} | |||
بحر است علم و طفل دبستانت ار بود | {{شعر}} | ||
{{ب|از بهترین سلالهٔ [[آدم]] توئی بهین|بر مهترین کلالهٔ حوا توئی مهین}} | |||
آن بحر بیکران و پر از لؤلؤ ثمین | {{ب|در خاتم رسالتی ای ختم انبیا|همچو نگین به خاتم و چون نقش در نگین}} | ||
{{ب|تو بَدرِ ازهری و همه [[انبیا]] سُها|تو مهر انوری و نجومند مُرسَلین}} | |||
پیشت خرد زدانش | {{ب|بحر است علم و طفل دبستانت ار بود|آن بحر بیکران و پر از لؤلؤ ثمین}} | ||
{{ب|پیشت خرد زدانش اگر دم زند چنانست|کاید مگس به عرصهٔ عَنقا کند طنین}} | |||
کاید مگس | {{ب|اندر بیان بدیع معانیّ حکمتت|چون در شکر حلاوت و شهد اندر انگبین}} | ||
{{ب|از شوق ذِروهٔ تو فلاطونِ فیلسوف|مست و خراب بوده و چون باده خُم نشین}} | |||
اندر بیان بدیع | {{ب|اسرار در جمال و جلال تو فانی است|صل علیک ثم علی آل اجمعین}} {{پایان شعر}} | ||
چون در شکر حلاوت و شهد اندر انگبین | |||
از شوق | |||
مست و خراب بوده و چون باده | |||
اسرار در جمال و جلال تو فانی است | |||
صل علیک ثم علی آل اجمعین | |||
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۰
از بهترین سلالهٔ آدم توئی بهین | بر مهترین کلالهٔ حوا توئی مهین | |
در خاتم رسالتی ای ختم انبیا | همچو نگین به خاتم و چون نقش در نگین | |
تو بَدرِ ازهری و همه انبیا سُها | تو مهر انوری و نجومند مُرسَلین | |
بحر است علم و طفل دبستانت ار بود | آن بحر بیکران و پر از لؤلؤ ثمین | |
پیشت خرد زدانش اگر دم زند چنانست | کاید مگس به عرصهٔ عَنقا کند طنین | |
اندر بیان بدیع معانیّ حکمتت | چون در شکر حلاوت و شهد اندر انگبین | |
از شوق ذِروهٔ تو فلاطونِ فیلسوف | مست و خراب بوده و چون باده خُم نشین | |
اسرار در جمال و جلال تو فانی است | صل علیک ثم علی آل اجمعین |