از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =پارسای تویسرکانی | قالب = غزل | وزن = | موضوع = امام حسین(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = | زبان = فارسی | تعداد ابیات =۶ بیت | منبع = }} '''از ت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور
  | مطلع=از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = پارسای تویسرکانی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =پارسای تویسرکانی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب = غزل  
  |قالب =غزل
  | وزن =
  |وزن =  
  | موضوع = امام حسین(ع)  
  |موضوع = امام حسین(ع)  
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش =  
  | بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۶ بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
| یادداشت =این شعر اشاره به ماجرای گذاشتن سر امام حسین(ع) در تنور خانه خولی دارد.
}}
}}
'''از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور''' مطلع شعری درباره امام حسین(ع) اثر طبع [[پارسای تویسرکانی]] شاعر ایرانی است. این شعر در شش بیت در قالب غزل در گونه مرثیه سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور|آفتاب چرخ، حسرت می‌برد بر این تنور}}
{{ب|از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور|آفتاب چرخ، حسرت می‌برد بر این تنور}}
خط ۲۶: خط ۲۳:
{{ب|از لبان خشک و از حلقوم خونی گویدت|قصۀ کهف و رقیم و رمز انجیل و زبور}}
{{ب|از لبان خشک و از حلقوم خونی گویدت|قصۀ کهف و رقیم و رمز انجیل و زبور}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۶

از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نور از
پارسای تویسرکانی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)
این شعر اشاره به ماجرای گذاشتن سر امام حسین(ع) در تنور خانه خولی دارد.
از تنور خولی امشب می‌رود تا چرخ نورآفتاب چرخ، حسرت می‌برد بر این تنور
گر، نه ظاهر شد قیامت، ور نه روز محشر استاز چه رو کرد آفتاب از جانب مغرب، ظهور؟
این همان نور است کز وی لمعه‌ای در لحظه‌ایدید موسای کلیم‌الله شبی در کوه طور
این همان نور خدا باشد که ناگردد خموشاین همان مشکوه حق باشد که نایابد فتور
مطبخ امشب، مشرقستان تجلّی گشته استزین سر بی‌تن، کزو افلاک باشد پر از شور
از لبان خشک و از حلقوم خونی گویدتقصۀ کهف و رقیم و رمز انجیل و زبور