آمد عروس حجله خورشید در شهود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود
  | مطلع=آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = غلامرضا شکوهی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =غلامرضا شکوهی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب = غزل
  | وزن =مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  |وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  | موضوع =امام حسن(ع)
  |موضوع = امام حسن(ع)
  | مناسبت =ولادت امام حسن(ع)
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۱۱بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود''' مطلع شعری مدح گونه از [[غلامرضا شکوهی]] درباره امام حسن(ع) است. این شعر در قالب غزل در یازده بیت با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود|در کوچه‌ای نشست که سر منزل تو بود}}
{{ب|آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود|در کوچه‌ای نشست که سر منزل تو بود}}
خط ۳۰: خط ۲۸:
{{ب|وقتی که اشک فرصت بدرود را گرفت|بر قامت صبور تو صد آسمان درود}}
{{ب|وقتی که اشک فرصت بدرود را گرفت|بر قامت صبور تو صد آسمان درود}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسن(ع)]]
[[رده:شعر در قالب غزل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۱

آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود از
غلامرضا شکوهی



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: امام حسن(ع)
آمد عروس حجلۀ خورشید در شهوددر کوچه‌ای نشست که سر منزل تو بود
امشب صدای سبز تو جاری‌ست در فضاپا در رکاب آمدنت مانده صبح زود
دست نسیم، پنجره‌ها را گشود و رفتدر خانه‌ای که چشم خدا دیده می‌گشود
ما پردۀ نگاه، به یک‌سو زدیم بازماندیم، مات خندۀ آیینۀ ودود
این برقِ چشم کیست که در من ترانه ریخت؟از مشرق کجاست که با من غزل سرود؟
از آن همه شکوه، که در باغ حُسن توستیک ساغرِ نگاه، عنان از دلم ربود
ای بر بلند سبز شرافت نهاده پاچون ذرّه سر به پای تو می‌آورم فرود
از بس به روی صخرۀ صبر ایستاده‌ایگیتی تو را به صبر حسن تا ابد ستود
آن قدر، نازک است دل تو که می‌توانغم را به چشم دید و در آن، ناله را شنود
جز کعبۀ نگاه تو را ای نماز سبزبر هیچ قبله‌ای نگذارم سر سجود
وقتی که اشک فرصت بدرود را گرفتبر قامت صبور تو صد آسمان درود