بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است
  | مطلع= بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = وفایی شوشتری
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =وفایی شوشتری
  | بخشی از دیوان =
  | قالب = ترکیب بند بند پنجم
  |قالب = ترکیب بند بند پنجم
  | وزن =
  |وزن =  
  | موضوع = امام حسین(ع)  
  |موضوع = امام حسین(ع)  
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش =  
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۱۴ بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است''' مطلع شعری درباره امام حسین(ع) اثر طبع [[وفایی شوشتری]] شاعر ایرانی است. این شعر در چهارده بیت در قالب  ترکیب بند(بند پنجم) در گونه مرثیه سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است|پس گریه تا به حشر بر آن زخم‌‌ها، کم است}}
{{ب|بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است|پس گریه تا به حشر بر آن زخم‌‌ها، کم است}}
خط ۳۴: خط ۳۲:
{{ب|عهدی که با تو بسته وفایی به عهد پیش|صد شکر کز وفای تو آن عهد، محکم است}}
{{ب|عهدی که با تو بسته وفایی به عهد پیش|صد شکر کز وفای تو آن عهد، محکم است}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعرهای کهن]]
[[رده:شعر در قالب ترکیب بند]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۵۹

بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم است از
وفایی شوشتری



در قالب ترکیب بند بند پنجم

موضوع: امام حسین(ع)


بر زخم‌های پیکرت ار اشک مرهم استپس گریه تا به حشر بر آن زخم‌‌ها، کم است
زآن ناوکی که بر دلت آمد ز شَست کینخون دل از دو دیده، روانم دمادم است
زآن تیغ کین به فرق تو تا حشر، خاک غمبر فرق ما همین نه که بر فرق عالم است
از پیچ و تاب تشنگی‌ات بر لب فراتچشم جهانیان همه چون دجله و یم است
تنها همین فرات، نشد از خجالت آباز روی تو فرو به زمین رفته، زمزم است
ای تشنه‌ای که از اثر اشک ماتمتتا روز حشر، گلشن دین سبز و خرّم است
از بس مصیبت تو عظیم اوفتاده اسنام تو و شکسته‌دلی، هر دو با هم است
بر فرق و حلق اکبر و اصغر چو بنْگرمهر یک مصیبتش به دل از هر یک اعظم است
زین غم به چرخ چارُم و در هشت باغ خلدگریان و زار، مریم و عیسی بن مریم است
هر دل که در غم تو بُوَد، خرّم است و شادخرّم دلی مباد که فارغ از این غم است
شادی به ما، همین نه مُحرّم، حرام کردهر مه به یاد روی تو بر ما، محرّم است
گویند در بهشت برین، جای گریه نیستگر نیست گریه بر تو، مرا جای ماتم است
هر جا که هست ذکر تو، آن‌ جا بهشت ماستجایی که نیست یاد تو، آن ‌جا جهنّم است
عهدی که با تو بسته وفایی به عهد پیشصد شکر کز وفای تو آن عهد، محکم است