تاج اسرار علی قطب مدار عشق است: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Z.khansari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سرصفحه | |||
{{ | | مطلع=تاج اسرار علی قطب مدار عشق است | ||
| | | نام شعر=حکیم ملا هادی سبزواری | ||
| | | شاعر = | ||
| | | مصحح = | ||
| | | بخشی از دیوان = | ||
| | |قالب =غزل | ||
| قالب =غزل | |وزن = | ||
| وزن = | |موضوع = امام علی(ع) | ||
| موضوع = امام علی(ع) | | قبلی = | ||
| | | بعدی = | ||
| | | سال خورشیدی = | ||
| | | سال میلادی = | ||
| | | سال قمری = | ||
| | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|نقش دیوان قضا آیتی از دفتر عشق|آسمان بی سر و پائی بود از کشور عشق}} | |||
نقش دیوان قضا آیتی از دفتر عشق | {{ب|نه همین سینه بر آتش زدهٔ اوست خلیل|که بهرگوشه بسی سوخته از آذر عشق}} | ||
{{ب|شرر سینهٔ ما گر چه گرفتی آفاق|با همه سوز بود اخگری از مجمر عشق}} | |||
آسمان بی سر و پائی بود از کشور عشق | {{ب|آب حیوان که خضر زندهٔ جاویداز اواست|هست یکقطره ای از چشمهٔ جانپرور عشق}} | ||
{{ب|میزند قهقهه بر مسند جمشید کسی|کوشد از خاک نشینان گدای در عشق}} | |||
نه همین سینه بر آتش زدهٔ اوست خلیل | {{ب|میرساند به مقامی که خدایش داند|بیخودی را که گذارند بسر افسر عشق}} | ||
{{ب|مظهر عشق نه تنهاست مقامات ظهور|کانچه در ممکن غیب است بود محضر عشق}} | |||
که بهرگوشه بسی سوخته از آذر عشق | {{ب|طایر عشق همافر همایون بال است|قاف تا قاف وجود است بزیر پرعشق}} | ||
{{ب|هرچه او معبر هستی است بود معدن عشق|هرچه او مظهر حسن است بود مصدر عشق}} | |||
شرر سینهٔ ما گر چه گرفتی آفاق | {{ب|عشق ساری است خدارا چو حقیقت نگری|نیست انجامش و هم نیستی آمد سرعشق}} | ||
{{ب|نشود هم به دم صبح قیامت هشیار|هرکه زد از کف ساقی ازل ساغر عشق}} | |||
با همه سوز بود اخگری از مجمر عشق | {{ب|تاج اسرار علی قطب مدار عشق است|او بود دایره و مرکز او محور عشق}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
آب حیوان که خضر زندهٔ جاویداز اواست | |||
هست یکقطره ای از چشمهٔ جانپرور عشق | |||
میزند قهقهه بر مسند جمشید کسی | |||
کوشد از خاک نشینان گدای در عشق | |||
میرساند به مقامی که خدایش داند | |||
بیخودی را که گذارند بسر افسر عشق | |||
مظهر عشق نه تنهاست مقامات ظهور | |||
کانچه در ممکن غیب است بود محضر عشق | |||
طایر عشق همافر همایون بال است | |||
قاف تا قاف وجود است بزیر پرعشق | |||
هرچه او معبر هستی است بود معدن عشق | |||
هرچه او مظهر حسن است بود مصدر عشق | |||
عشق ساری است خدارا چو حقیقت نگری | |||
نیست انجامش و هم نیستی آمد سرعشق | |||
نشود هم به دم صبح قیامت هشیار | |||
هرکه زد از کف ساقی ازل ساغر عشق | |||
تاج اسرار علی قطب مدار عشق است | |||
او بود دایره و مرکز او محور عشق | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۰
نقش دیوان قضا آیتی از دفتر عشق | آسمان بی سر و پائی بود از کشور عشق | |
نه همین سینه بر آتش زدهٔ اوست خلیل | که بهرگوشه بسی سوخته از آذر عشق | |
شرر سینهٔ ما گر چه گرفتی آفاق | با همه سوز بود اخگری از مجمر عشق | |
آب حیوان که خضر زندهٔ جاویداز اواست | هست یکقطره ای از چشمهٔ جانپرور عشق | |
میزند قهقهه بر مسند جمشید کسی | کوشد از خاک نشینان گدای در عشق | |
میرساند به مقامی که خدایش داند | بیخودی را که گذارند بسر افسر عشق | |
مظهر عشق نه تنهاست مقامات ظهور | کانچه در ممکن غیب است بود محضر عشق | |
طایر عشق همافر همایون بال است | قاف تا قاف وجود است بزیر پرعشق | |
هرچه او معبر هستی است بود معدن عشق | هرچه او مظهر حسن است بود مصدر عشق | |
عشق ساری است خدارا چو حقیقت نگری | نیست انجامش و هم نیستی آمد سرعشق | |
نشود هم به دم صبح قیامت هشیار | هرکه زد از کف ساقی ازل ساغر عشق | |
تاج اسرار علی قطب مدار عشق است | او بود دایره و مرکز او محور عشق |