|
|
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه اطلاعات شعر | | {{سرصفحه |
| | عنوان =توان واژه کجا و مدیح گفتن او | | | مطلع=توان واژه کجا و مدیح گفتن او |
| | تصویر = | | | نام شعر=غزل |
| | توضیح تصویر = | | | شاعر = غلامرضا شکوهی |
| | نام شعر = | | | مصحح = |
| | نام شاعر = غلامرضا شکوهی | | | بخشی از دیوان = |
| | قالب =غزل | | |قالب = |
| | وزن = | | |وزن = فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن |
| | موضوع =حضرت زهرا(س) | | |موضوع = حضرت زهرا(س) |
| | مناسبت = | | | قبلی = |
| | زمان سرایش = معاصر | | | بعدی = |
| | زبان = فارسی | | | سال خورشیدی = |
| | تعداد ابیات =۸بیت | | | سال میلادی = |
| | منبع = | | | سال قمری = |
| | | یادداشت = |
| }} | | }} |
|
| |
|
|
| |
| '''توان واژه کجا و مدیح گفتن او''' مطلع شعری از [[ غلامرضا شکوهی]] درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در قالب غزل و در گونه منقبت و مصیبت با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن و در هشت بیت سروده شده است.
| |
|
| |
| ==متن شعر==
| |
| {{شعر}} | | {{شعر}} |
| {{ب|توان واژه کجا و مدیح گفتن او|قلم قناری گنگیست در سرودن او}} | | {{ب|توان واژه کجا و مدیح گفتن او|قلم قناری گنگیست در سرودن او}} |
| {{ب|کشاندنش به صحاریّ شعر ممکن نیست|کُمیتِ معجزه لنگ است پیش توسن او}} | | {{ب|کشاندنش به صحاریّ شعر ممکن نیست|کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او}} |
| {{ب|چه دختری، که پدر پشت بوسهها میدید|کلید گلشن فردوس را به گردن او}} | | {{ب|چه دختری که پدر پشت بوسهها میدید|کلید گلشن فردوس را به گردن او}} |
| {{ب|چه همسری، که برای علی به حظّ حضور|طلوع باور معراج داشت دیدن او}} | | {{ب|چه همسری که برای علی به حظّ حضور|طلوع باور معراج داشت دیدن او}} |
| {{ب|چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا|حریم مدرسۀ کربلاست دامن او}} | | {{ب|چه مادری که به تفسیر درس عاشورا|حریم مدرسه کربلاست دامن او}} |
| {{ب|بمیرم آن همه احساس بیتعلق را|که بار پیرهنی را نمیکشد تن او}} | | {{ب|بمیرم آن همه احساس بی تعلق را|که بار پیرهنی را نمی کشد تن او}} |
| {{ب|دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد|پیام میچکد از چلچراغ شیون او}} | | {{ب|دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد|پیام می چکد از چلچراغ شیون او}} |
| {{ب|از آن ز دیدۀ ما، در حجاب خواهد ماند|که چشم را نزند آفتاب مدفن او}} | | {{ب|از آن ز دیده ما در حجاب خواهد ماند|که چشم را نزند آفتاب مدفن او}} |
| {{پایان شعر}} | | {{پایان شعر}} |
|
| |
| ==توضیح شعر==
| |
| در این شعر - که زبانزد عام و خاص است- حرکت در سه مسیر یاد شده (شناخت و معرفت، ادراک شاعرانه، بیان هنری) به خوبی مشهود است.
| |
|
| |
| بخش نخست: نشانههایی از معرفت شاعر در تمامی ابیات متجلی شده است؛ از جمله اشاراتی چون: اظهار عجز شاعر در موضوع مدح حضرت زهرای مرضیه(علیهاالسلام)، تحلیل ابعاد شخصیت حضرت، توجه به سبک زندگی ایشان (دختر، همسر و مادر بودن) و در نهایت گزارش پنهان بودن قبر حضرت.
| |
|
| |
| بخش دوم: شاعر در برابر هر یک از موضوعاتی که به شناخت رسیده، به جای گزارش و وصفهای کلی، واکنش نشان میدهد. مهمترین واکنش در این شعر، اظهار شگفتی است: چه مادری... چه همسری... چه دختری... و نیز: بمیرم آن همه احساس بیتعلق را...؛ این نمونه واکنشها از ادراک شاعرانه خبر میدهد.
| |
|
| |
| بخش پایانی: سرایش شعر به بیان شاعرانه است. استفاده از امکانات خیالانگیز کردن کلام، مثل: تشبیه و استعاره، بهرهگیری از لحنهای شگفتی و استفهام و در نهایت شگرد حُسن تعلیل در بیت پایانی، که آخرین برگ برنده شاعر و در حکم آخرین نمود عینی توان او در سلوک شعری است.
| |
|
| |
| 🔹مرور ابیات این غزل، الگوهای دقیق، استوار و زیبایی از شگردهای بیانی به مخاطبان شعر ولایی عرضه میدارد.
| |
|
| |
| غزل با اظهار عجز آغاز میشود، با زبانی فشرده و بدون کاربرد فعل:
| |
| توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟
| |
|
| |
| و استخدام هنری واژهای نمادین «قناری» که حتی امثال آن «قلم» نیز در وصف حضرت زهرای مرضیه(علیهاالسلام) نه تنها ناتوان، که گُنگ گشته است:
| |
| قلم قناری گنگیست در سرودن او!
| |
|
| |
| قلم به قناری تشبیه شده است و قناری نمادی از خوشآوازی و توانایی در اظهار عشق به معشوق است.
| |
|
| |
| زندهیاد غلامرضا شکوهی -که شاعری توانمند بود- برای اظهار ناتوانی خود در عرصه مدح حضرت، عیار هنری «خود» و «شعر» خود را میشکند و برای نشان دادن عجزش با آوردن قافیۀ ایراددار (شایگان) شعرش را به اوج میرساند. این دلالت هنری که شاعر برای ابراز ناتوانیاش رقم زده، در نوع خود بینظیر است.
| |
|
| |
| پرده دیگری از عجز شاعرانه در بیت دوم کنار میرود! حتی سِحر و معجزه (اِنَّ مِنَ البَیان لَسِحرا) این مرکب تندرو، در برابر گریزپایی توسن مدح او لنگ و ناتوان است!
| |
| کشاندنش به صحاریِ شعر ممکن نیست
| |
| کُمِیت معجزه لنگ است پیش توسن او
| |
|
| |
| 🔸پس از این اظهار عجز، به سراغ بیان باورهای خود با آفرینش ابیاتی سهل ممتنع میرود، یعنی: به ظاهر ساده اما هنری، عمیق و پر مضمون:
| |
| از دختری میگوید که «کلید گلشن فردوس را به گردن دارد»؛
| |
| از همسری که «دیدنش باور معراج را در وجود امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) متجلی میکرد»؛
| |
| و مادری که «دامنش حریم مدرسه کربلاست و درس عاشورا را تفسیر میکند».
| |
|
| |
| در سه بیت آخر باز هم مثل دو بیت اول، شاعر به سراغ بیان خلاقانه و بدیع میرود. کاربرد «چلچراغ» تلاش خلاقانه شاعر برای بزرگنمایی گریه و شیون روشنگرانه حضرت زهرا(علیهاالسلام) است:
| |
| دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد
| |
| پیام میچکد از چلچراغ شیون او
| |
|
| |
| و بیت آخر، حُسن تعلیلی است با موضوع پنهان ماندن قبر آن بانوی عظیم:
| |
| از آن ز دیدۀ ما، در حجاب خواهد ماند
| |
| که چشم را نزند آفتاب مدفن او
| |
|
| |
| چکیده و عصاره سخن اینکه، غزل در سه عرصه بیانی «مضمونمحور»، «سهل ممتنع» و «خلاقانه» آفریده شده است و تابلویی است درخشان و زیبا از هنر بازآفرینی، تحلیل و ادراک شاعرانه شاعر. روانش شاد!
| |
|
| |
| 📗 آینه بیغبار (دفتر سوم، ص۴۹)
| |
|
| |
| ==پانویس==
| |
|
| |
|
| |
| ==منابع==
| |
| [[رده:شعربا موضوع حضرت زهرا(س)]]
| |
| [[رده:شعر در قالب غزل]]
| |