زیباتر از همیشه در این کربلا شدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان = زیباتر از همیشه در این کربلا شدی
  | مطلع= زیباتر از همیشه در این کربلا شدی
  | تصویر =  
  | نام شعر=شور بزمش
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = حسن لطفی
  | نام شعر =شور بزمش
| مصحح =  
  | نام شاعر = حسن لطفی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب = غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن =مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
  |قالب = غزل
  | موضوع = قاسم(ع)
  |وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
  | مناسبت =
  |موضوع =  
  | زمان سرایش =  
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
  | بعدی =  
  | تعداد ابیات =۷ بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع فرزندان حسن(ع) یاران حسین(ع)
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''زیباتر از همیشه در این کربلا شدی''' از سروده های شاعر آیینی معاصر [[حسن لطفی]] است. موضوع شعر حضرت قاسم(ع) و در هفت بیت سروده شده است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|زیباتر از همیشه در این کربلا شدی|دیدی دلم گرفته مرا مجتبی شدی}}
{{ب|زیباتر از همیشه در این کربلا شدی|دیدی دلم گرفته مرا مجتبی شدی}}
خط ۲۸: خط ۲۵:
{{ب|گفتم عصای پیری من بعد از اکبری|اما از این شکسته ی تنها جدا شدی}}
{{ب|گفتم عصای پیری من بعد از اکبری|اما از این شکسته ی تنها جدا شدی}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==آرایه های ادبی==
بیان کنایی، کاربرد کنایات مردمی، مرثیه غیر مستقیم، بیان وصفی، بیان تجسمی ، بازسازی هنری اولین ویژگی «بیان کنایی» این است که پوشیده و غیرمستقیم باشد. بیان کنایی مصداق های متفاوتی دارد و مهم ترین آن در شعر آیینی، کنایاتی ست که از زبان مردم گفته می شود. بطور مثال در بیت دوم شعر:
{{شعر}}
{{ب|لک زد دلم برای عمو گفتنت، بگو|لک زد دلم چرا چه شده بی صدا شدی}}
{{پایان شعر}}
(کنایه از لک زدن دل و آرایه تکرار – بیان عاطفی و غیرمستقیم ایجاد کرده است.)
==پانویس==
فرزندان حسن(ع) یاران حسین(ع)
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع حضرت قاسم(ع)]]
[[رده:شعر در قالب غزل]]
[[رده:شاعران معاصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۰

زیباتر از همیشه در این کربلا شدی شور بزمش از
حسن لطفی



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
زیباتر از همیشه در این کربلا شدیدیدی دلم گرفته مرا مجتبی شدی
لک زد دلم برای عمو گفتنت بگولک زد دلم چرا چه شده بی صدا شدی
افتاده ای به خاک و پر از زخم گشته ایافتاده ای به خاک و پر از رد پا شدی
از پای کوبی سم اسبان عجیب نیستای پاره ی دلم که چنین نخ نما شدی
دیروز شانه ات زدم امروز دیده امبا پنجه های قاتل خود آشنا شدی
بر روی خاک مثل عمو قد کشیده ای؟یا بس که تیغ خورده ای از زخم وا شدی
گفتم عصای پیری من بعد از اکبریاما از این شکسته ی تنها جدا شدی