داغ تو در سراچه قلبم چه می‌کند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند
  | مطلع=داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = هادی جانفدا
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =هادی جانفدا
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب = غزل
  | وزن =مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  |وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  | موضوع =امام حسین(ع)
  |موضوع = مام حسین(ع)
  | مناسبت =اول محرم
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۱۲بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند''' مطلع شعری از [[هادی جانفدا]] در گونه مرثیه درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب غزل در دوازده بیت با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند؟|در این فضای کم غم عالم چه می‌کند؟}}
{{ب|داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند؟|در این فضای کم غم عالم چه می‌کند؟}}
خط ۳۲: خط ۲۹:
{{ب|بیش از هزار و نهصد وپنجاه و چند گل|با لاله‌زار زخم تو مرهم چه می‌کند؟}}
{{ب|بیش از هزار و نهصد وپنجاه و چند گل|با لاله‌زار زخم تو مرهم چه می‌کند؟}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۴

داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند از
هادی جانفدا



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: مام حسین(ع)
داغ تو در سراچۀ قلبم چه می‌کند؟در این فضای کم غم عالم چه می‌کند؟
دل موکبی‌ست وقف پذیرایی از غمتدر موکبم امیر دو عالم چه می‌کند؟
چشمی که از شنیدن نام تو اشک ریختدر روضه‌ها و مجلس ماتم چه می‌کند
اشکی که آتش دل ما را فرونشاندپیداست با لهیب جهنم چه می‌کند
آن‌کس که صبح و شام برای تو خون گریستبا رؤیت هلال محرم چه می‌کند؟
زهرا تمام مدت حمل تو گریه کردشادی چنین ظهور کند غم چه می‌کند؟
زینب رشیده بود و کنار غمت خمیدپس مادر تو با کمر خم چه می‌کند؟
احمد که تاب دیدن بغض تو را نداشتبا دیدن مصیبت اعظم چه می‌کند؟
نوح و خلیل و موسی و عیسی چه کرده‌اند؟یا رب ببین پیمبر خاتم چه می‌کند؟
در قتلگاه تو دل درندگان شکستتنهایی تو با دل آدم چه می‌کند؟
چشمانم از خجالت لب‌هایت آب شددر دشت خشک، قطرۀ شبنم چه می‌کند؟
بیش از هزار و نهصد وپنجاه و چند گلبا لاله‌زار زخم تو مرهم چه می‌کند؟