خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =عارفه دهقانی | قالب =غزل | وزن =مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | موضوع =امام حسین(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعداد ابیات =۷...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها
  | مطلع=خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = عارفه دهقانی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =عارفه دهقانی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب = غزل
  | وزن =مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  |وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  | موضوع =امام حسین(ع)
  |موضوع = امام حسین(ع)
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۷بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها''' مطلع شعری از [[عارفه دهقانی]] در گونه مرثیه درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب غزل در هفت بیت با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن مفاعیلن سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها|لبخند می‌زند سَری از روی نیزه‌ها}}
{{ب|خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها|لبخند می‌زند سَری از روی نیزه‌ها}}
خط ۲۷: خط ۲۵:
{{ب|قرآن بخوان بگو که مسیرِ نجات چیست؟|ای سر! هنوز رهبری از رویِ نیزه‌ها}}
{{ب|قرآن بخوان بگو که مسیرِ نجات چیست؟|ای سر! هنوز رهبری از رویِ نیزه‌ها}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۶

خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌ها از
عارفه دهقانی



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: امام حسین(ع)


خورشید گرم دلبری از روی نیزه‌هالبخند می‌زند سَری از روی نیزه‌ها
دل برده است از تن بی‌جان خواهریصوت خوش برادری از روی نیزه‌ها
آه ای برادرم چقدر قد کشیده‌ایبا آسمان برابری از روی نیزه‌ها
گرچه شکسته می‌شوی و زخم می‌خوریاز هرچه هست، خوش‌تری از روی نیزه‌ها
گیسو رها مکن که دلِ شهر می‌روداز یوسفان همه، سری از روی نیزه‌ها
تا بوسه‌ای دهی به نگاه یتیم خودخم شو به سوی دختری از روی نیزه‌ها
قرآن بخوان بگو که مسیرِ نجات چیست؟ای سر! هنوز رهبری از رویِ نیزه‌ها