خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =عباس شاه‌زیدی | قالب =غزل | وزن =مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن | موضوع =حضرت زهرا(س) | مناسبت = | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعداد اب...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را
  | مطلع=خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = عباس شاه‌زیدی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =عباس شاه‌زیدی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب = غزل
  | وزن =مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  |وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  | موضوع =حضرت زهرا(س)
  |موضوع =حضرت زهرا(س)  
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۸بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را''' مطلع شعری از [[عباس شاه‌زیدی]] در گونه منقبت درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در قالب غزل در هشت بیت با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را|و آفرید به نام شما زمین و زمان را}}
{{ب|خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را|و آفرید به نام شما زمین و زمان را}}
خط ۲۷: خط ۲۴:
{{ب|در این همیشه که غربت نشسته بر سر عالم|سپرده‌ایم به دستانتان دل نگران را}}
{{ب|در این همیشه که غربت نشسته بر سر عالم|سپرده‌ایم به دستانتان دل نگران را}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع حضرت زهرا(س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۴

خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را از
عباس شاه‌زیدی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: حضرت زهرا(س)
خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان راو آفرید به نام شما زمین و زمان را
نوشته بود خدا پیش از آفرینش دنیابه مهر حضرت صدّیقه آب‌های روان را
به قلب پاک شما ریخت چشمه‌های یقین راز کنه ذات شما دور ساخت حدس و گمان را
همیشه‌های خداوند بوده‌اید از آن روکه آفرید به پاس شما تمام جهان را
اشارتی‌ست به دست همیشه سبز شماهابهارتان که ندیده‌ست رنگ و بوی خزان را
به اسم اعظم زهرا گشوده‌اند رسولاناگر به معجزه‌ای قفل دردهای نهان را
در این همیشه که غربت نشسته بر سر عالمسپرده‌ایم به دستانتان دل نگران را