زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =فائزه زرافشان | قالب =غزل | وزن =فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن | موضوع =امام حسن(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعداد ابیات...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند
  | مطلع=زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
| شاعر = فائزه زرافشان
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =فائزه زرافشان
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن =فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
  |قالب = غزل
  | موضوع =امام حسن(ع)
  |وزن = فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
  | مناسبت =
  |موضوع = امام حسن(ع)
  | زمان سرایش = معاصر
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات =۹بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند''' را شاعر آیینی [[فائزه زرافشان]] درباره امام حسن(ع) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در نه بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن می‌باشد.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند|همچو گلبوسه به دشت کفنت آمده‌اند}}
{{ب|زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند|همچو گلبوسه به دشت کفنت آمده‌اند}}
خط ۲۹: خط ۲۷:
{{ب|توبه هر لحظه قبول است، بگو برگردند|تیرهایی که به تشیع تنت آمده‌اند}}
{{ب|توبه هر لحظه قبول است، بگو برگردند|تیرهایی که به تشیع تنت آمده‌اند}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسن(ع)]]

نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۷

زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند از
فائزه زرافشان



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسن(ع)

{ب|بعد از این رو به که آرند فقیرانی که|به سراغ تو و خلق حَسنت آمده‌اند}}

زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اندهمچو گلبوسه به دشت کفنت آمده‌اند
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک» چرخ‌زنانبه طواف تو و عطر بدنت آمده‌اند
کاتبان چشم به هُرم نفست دوخته‌اند،پی یک جرعه ز جام سخنت آمده‌اند
یاکریمان نگاهم به امیدی که مگربشنوند آیۀ نور از دهنت آمده‌اند
چشم وا کن نفس صبح که کنعانی‌هامست از عطر خوش پیرهنت آمده‌اند
خون‌جگر، جامه‎دران، نوحه‌‌کنان، آن‌هاییکه به خون‌خواهی پرپر زدنت آمده‌اند
تو غریبی ولی یک روز جهان می‌بیندشیعیان سینه‌زنان تا وطنت آمده‌اند
توبه هر لحظه قبول است، بگو برگردندتیرهایی که به تشیع تنت آمده‌اند