بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را
  | مطلع= بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = فائزه زرافشان
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر = فائزه زرافشان
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب = غزل
  | وزن = فاعلاتن مفاعلن فعلن، فاعلاتن مفاعلن فعلن
  |وزن = فاعلاتن مفاعلن فعلن، فاعلاتن مفاعلن فعلن
  | موضوع =زیارت اربعین
  |موضوع = زیارت اربعین
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۵بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را''' را شاعر آیینی [[فائزه زرافشان]] درباره زیارت اربعین سروده است. این شعر آیینی در گونه زیارت و در پنج بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن، فاعلاتن مفاعلن فعلن می‌باشد.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را|آسمان هدیه می‌دهد به زمین، عطر آن پرچم رهایت را}}
{{ب|بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را|آسمان هدیه می‌دهد به زمین، عطر آن پرچم رهایت را}}
خط ۲۵: خط ۲۳:
{{ب|آسمان هم پیاده راهی اوست، مرز مهران، کجاست خانۀ دوست؟|تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغض بی‌نهایت را}}
{{ب|آسمان هم پیاده راهی اوست، مرز مهران، کجاست خانۀ دوست؟|تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغض بی‌نهایت را}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع زیارت اربعین]]
[[رده:بانوان شاعر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۳

بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را از
فائزه زرافشان



در قالب غزل

با وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن، فاعلاتن مفاعلن فعلن

موضوع: زیارت اربعین


بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت راآسمان هدیه می‌دهد به زمین، عطر آن پرچم رهایت را
موج لبّیک می‌رسد از دور، فوج پروانه‌های حضرت نورعاشقان تو خوب می‌شنوند آیۀ روشن صدایت را
و خدا اینچنین مقدر کرد، که پس از آن همه غریبی و دردپر و بال فرشته فرش کند دور تا دور سرسرایت را
اربعین، اربعین دلم تنگ است، آه پای رسیدنم لنگ استهمه تن حسرت است آن چشمی که ندیده‌ست کربلایت را
آسمان هم پیاده راهی اوست، مرز مهران، کجاست خانۀ دوست؟تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغض بی‌نهایت را