روایت است که چون تنگ شد بر او میدان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان = روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
  | مطلع=روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = مقبل کاشانی
  | نام شعر =باد مخالف
  | مصحح =  
  | نام شاعر = مقبل کاشانی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =  
  |قالب =
  | وزن =
  |وزن =  
  | موضوع =  
  |موضوع =  
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش =  
  | بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
| یادداشت =در این شعر اشاره به مصیبت افتادن امام حسین(ع) از مرکب به روی خاک در روز عاشورا شده است.
}}
}}


'''روایت است که چون تنگ شد بر او میدان''' شعری درباره امام حسین(ع) از [[محمد شیخا]] ملقب به مقبل کاشانی یا اصفهانی یا ملامقبل است. این شعر مرثیه گونه بیشتر مداحان در مجالس عزای حسینی استفاده می کنند. در این شعر اشاره به مصیبت افتادن امام حسین(ع) از مرکب به روی خاک در روز عاشورا شده است. این شعر سال هاست جز اصلی ترین شعرهای عاشورایی است.
== متن شعر ==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|روایت است که چون تنگ شد بر او میدان|فتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان}}
{{ب|روایت است که چون تنگ شد بر او میدان|فتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان}}
خط ۳۲: خط ۳۰:
{{ب|راس حسین مظلوم|به نیزه هاست امروز}}
{{ب|راس حسین مظلوم|به نیزه هاست امروز}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
== پانویس ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۸

روایت است که چون تنگ شد بر او میدان

از
مقبل کاشانی
در این شعر اشاره به مصیبت افتادن امام حسین(ع) از مرکب به روی خاک در روز عاشورا شده است.


روایت است که چون تنگ شد بر او میدانفتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان
هوا ز باد مخالف چو قیرگون گرددعزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشتنه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
کشید پــا ز رکـاب آن خلاصه ی ایجادبه رنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاداگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

درباره شاعر

مقبل کاشانی از شعرای معروف هم عصر محتشم کاشانی است. او ابتدا شاعری هجوسرا بود اما به دلیل ابتلا به بیماری بَرَص مجبور شد از مردم گوشه گیری کند.ایام محرم رسید به امام حسین(ع) متوسل شد و عرضه داشت اگر مرا شفا دهید دست از گذشته بردارم و فقط برای شما شعر خواهم گفت.همان دم دسته عزای حضرت امام حسین(ع) عبور می کرد و بداهه سرود:

چه کربلاست امروزچه پر بلاست امروز
راس حسین مظلومبه نیزه هاست امروز