نیزه‌دارت به من یتیمی را: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{سرصفحه
{{سرصفحه
  | مطلع=نیزه‌دارت به من یتیمی را
  | مطلع=
  | نام شعر=درد دوری
  | نام شعر=درد دوری
  | شاعر = رضا یزدانی
  | شاعر = رضا یزدانی

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۷

درد دوری از
رضا یزدانی



در قالب غزل

با وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن

موضوع: حضرت رقیه(س)
نیزه‌دارت به من یتیمی راداشت از روی نی نشان می‌داد
پیش چشمان کودکانت کاشکمتر آن نیزه را تکان می‌داد
تو روی نیزه هم اگر باشیسایه‌ات هم‌چنان روی سرِ ماست
ای سر روی نیزه!‌ ای خورشید!گرمی‌ات جان به کاروان می‌داد
دیگر آسان نمی‌توان رد شدهرگز از پیش قتلگاه آری
به دل روضه‌خوان تو -که منم-کاش قدری خدا توان می‌داد
سائلی آمد و تو در سجده«انّمایی» دوباره نازل شد
چه کسی مثل تو نگینش رااین‌چنین دست ساربان می‌داد
کم‌کم آرام می‌شوی آریسر روی پای من که بگذاری
بیشتر با تو حرف می‌زدم آهدرد دوری اگر امان می‌داد