عيد نوروز: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی تراث
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۱۳: خط ۱۳:
      | سال میلادی =
      | سال میلادی =
      | سال قمری =  
      | سال قمری =  
      | یادداشت =توضیح بیت آخر شعر رباب عمائم: صاحبان عمامه، جامعه‏‏ى روحانيت. حضرت امام خمينى(س) تعلّق خاطر خاصّى به حوزه‏‏هاى علميّه و علوم دينى داشتند و، خود نيز در همه‏‏ى علوم متداول حوزه‏‏ها، از سرامدان روزگار ما بودند؛ آن بزرگوار در اين بيت، تعلّق به اين صنف و صف را سبب وصول به حضرت رحمانى (دلدار) می‏‏دانند.
      | یادداشت =توضیح بیت آخر شعر رباب عمائم: صاحبان عمامه، جامعه‏‏ى روحانيت. حضرت امام خمينى(س) تعلّق خاطر خاصّى به حوزه‏‏هاى علميّه و علوم دينى داشتند و، خود نيز در همه‏‏ى علوم متداول حوزه‏‏ها، از سرامدان روزگار ما بودند؛ آن بزرگوار در اين بيت، تعلّق به اين صنف و صف را سبب وصول به حضرت رحمانى (دلدار) می‏‏دانند. <ref>دیوان امام خمینی ص۳۵</ref>
    }}<ref>دیوان امام خمینی ص۳۵</ref>
    }}
    {{شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|باد نوروزی‏‏ وزيده است به كوه و صحرا|جامه‏‏ ی‏‏ عيد بپوشند چه شاه و چه گدا}}
    {{ب|باد نوروزی‏‏ وزيده است به كوه و صحرا|جامه‏‏ ی‏‏ عيد بپوشند چه شاه و چه گدا}}
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    {{ب|سالها در صف ارباب عمائم بودم|تا به ديدار رسيدم نكنم باز خطا}}
    {{ب|سالها در صف ارباب عمائم بودم|تا به ديدار رسيدم نكنم باز خطا}}
    {{پایان شعر}}
    {{پایان شعر}}
    == پانویس ==
    {{پانوشت}}

    نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۵

    عيد نوروزاز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی
    توضیح بیت آخر شعر رباب عمائم: صاحبان عمامه، جامعه‏‏ى روحانيت. حضرت امام خمينى(س) تعلّق خاطر خاصّى به حوزه‏‏هاى علميّه و علوم دينى داشتند و، خود نيز در همه‏‏ى علوم متداول حوزه‏‏ها، از سرامدان روزگار ما بودند؛ آن بزرگوار در اين بيت، تعلّق به اين صنف و صف را سبب وصول به حضرت رحمانى (دلدار) می‏‏دانند. [۱]
    باد نوروزی‏‏ وزيده است به كوه و صحراجامه‏‏ ی‏‏ عيد بپوشند چه شاه و چه گدا
    بلبل باغ جنان را نبود راه به دوستنازم آن مطرب مجلس كه بود قبله‏‏ نما
    صوفی‏‏ و عارف از اين باديه دور افتادندجام می‏‏ گير ز مطرب كه رَوی‏‏ سوی‏‏ صفا
    همه در عيد به صحرا و گلستان بروندمن سرمست ز ميخانه كنم رو به خدا
    عيد نوروز مبارك به غنی‏‏ و درويشيار دلدار ز بتخانه دری‏‏ را بگشا
    گر مرا ره به در پير خرابات دهیبه سر و جان به سويش راه نوردم نه به پا
    سالها در صف ارباب عمائم بودمتا به ديدار رسيدم نكنم باز خطا

    پانویس

    1. دیوان امام خمینی ص۳۵