محفل دلسوختگان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی تراث
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{سرصفحه شعر | مطلع=محفل دلسوختگان | نام شعر= | شاعر =امام خمینی | مصحح = | بخشی از دیوان = |قالب =غزل |وزن = |موضوع = عرفانی | قبلی = | بعدی = | سال خورشیدی = | سال میلادی = | سال قمری = | یادداشت = }} {{شعر}} {{ب|عاشم، عاشق و، جز وصل تو درمانش نيست|كيست كاي...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    }}
    }}
    {{شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|عاشم، عاشق و، جز وصل تو درمانش نيست|كيست كاين آتش افروخته در جانش نيست؟}}  
    {{ب|عاشقم، عاشق و، جز وصل تو درمانش نيست|كيست كاين آتش افروخته در جانش نيست؟}}  
    {{ب|جز تو در محفل دلسوختگان، ذكری‏‏ نيست|اين حديثی‏‏ است كه آغازش و پايانش نيست}}
    {{ب|جز تو در محفل دلسوختگان، ذكری‏‏ نيست|اين حديثی‏‏ است كه آغازش و پايانش نيست}}
    {{ب|راز دل را نتوان پيش كسی‏‏ باز نمود|جز برِ دوست، كه خود حاضر و پنهانش نيست}}
    {{ب|راز دل را نتوان پيش كسی‏‏ باز نمود|جز برِ دوست، كه خود حاضر و پنهانش نيست}}

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۰

    محفل دلسوختگاناز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی
    عاشقم، عاشق و، جز وصل تو درمانش نيستكيست كاين آتش افروخته در جانش نيست؟
    جز تو در محفل دلسوختگان، ذكری‏‏ نيستاين حديثی‏‏ است كه آغازش و پايانش نيست
    راز دل را نتوان پيش كسی‏‏ باز نمودجز برِ دوست، كه خود حاضر و پنهانش نيست
    با كه گويم كه بجز دوست نبيند، هرگز؟آنكه انديشه و ديدار به فرمانش نيست
    گوشه ‏‏ی‏‏ چشم گشا بر من مسكين بنگرناز كن ناز، كه اين باديه سامانش نيست
    سر خُم باز كن و، ساغر لبريزم دهكه بجز تو، سر پيمانه و پيمانش نيست
    نتوان بست زبانش ز پريشان‏‏گويیآنكه در سينه بجز قلب پريشانش نيست
    پاره كن دفتر و، بشكن قلم و، دم دربندكه كسی‏‏ نيست كه سرگشته و حيرانش نيست