گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | مولی نبود |
نام شاعر | صامت بروجردی |
قالب | قصیده |
وزن | فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
موضوع | امیرالمومنین(ع) |
مناسبت | مدح |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۲۲بیت |
گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود را صامت بروجردی درباره مدح امیرالمومنین(ع) در قالب قصیده در بیست و دو بیت سروده است. این قصیده در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است.
متن شعر
گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود | اسمی از اسلام و از اسلامیان برپا نبود | |
گر نیفشردی به حفظ بیضه اسلام پای | نامی از شرع و شریعت تاکنون اصلاً نبود | |
گر نمیافروخت از بهر شکست خصم دست | حقپرستی در تمام ماسوی پیدا نبود | |
دفع کفار عرب را کرد شمشیر کجش | ورنه راه راست اندر ین حق بر جا نبود | |
می نبود آثاری از مالایری و مایری | ذات پاکش گر غرض از خلقت اشیاء نبود | |
آفتاب و آسمان و کرسی و لوح و قلم | عرش و فرض و هستی و دنیا و مافیها نبود | |
شد ز نسل آدم و حوا هویدا نسل وی | وین عجب گروی نبودی آدم و حوا نبود | |
نوح و ابراهیم و الیاس و شعیب و خضر و هود | یوسف و یعقوب و لوط و موسی و عیسی نبود | |
گر نکردی تربیت اصلاب یا ارحام را | فعلی اندر امهات و فیضی از آبا نبود | |
نوک شمشیرش حدیث از لام الف لا میکند | یعنی از تیغش نبودی حرفی از الا نبود | |
هلاتی را جز حدیث وی نبد شان نزول | قل تعالوا را به غیر از نص وی معنی نبود | |
میسزد او را «سلونی» در منبر نه آنک | معنی حرفی ز قرآن خدا دانا نبود | |
آنکه را لولا علی بد عمده اسباب کار | در خلافت لایق این دعوی بیجا نبود | |
ای پناه بیپناهان یا علی در کربلا | گر تو بودی در بر دشمن حسین تنها نبود | |
ساقی کوثر تو و بهر لب خشک حسین | قطره آبی در زوال ظهر عاشورا نبود | |
هیچ لامذهب نکشته میهمان را تشنه لب | خود گرفتم کاب مهر مادرش زهرا نبود | |
کی کند راس مسلمان را مسلمان بر سنان | در بر گبر و نصاری این عمل زیبا نبود | |
آن تن نازک که شد از نعل اسبان توتیا | زیب آغوش نبی و سید بطحا نبود | |
آن سری کاندر بر حق بود دایم در سجود | روی خاکستر به کنج مطبخ او را جا نبود | |
آل طه را کشیدن جانب بزم و شراب | درخور چوب یزید شوم بیپروا نبود | |
آن نبی کزوی صدای صوت قرآن شد بلند | خوش نما در پیش چشم کافر و ترسا نبود | |
ماند گر این محشر عظمی به عالم ناتمام | بیش از این دیگر (به صامت) طاقت انشا نبود |