بود آیا که در صلح و صفا بگشایند

از ویکی تراث
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۳ توسط Eskandari (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = سیدمحمدحسین شهریار | قالب = غزل | وزن = فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن | موضوع = توحیدی | مناسبت = | زمان سرایش = | زبان = فارسی | تعداد ابیات = ۱۰...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند
اطلاعات شعر
نام شاعرسیدمحمدحسین شهریار
قالبغزل
وزنفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
موضوعتوحیدی
زبانفارسی
تعداد ابیات۱۰بیت


بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایند از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی سیدمحمدحسین شهریار است. این شعر در قالب غزل و در وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در شش ده سروده شده است.

متن شعر

بود آیا که درِ صلح و صفا بگشایندتا دری هم به مراد دل ما بگشایند
یارب از ظلمت زندان شبستان ما راگو شبی روزنه در صبح و ضیا بگشایند
سازِ ذرات همه نغمۀ تسبیح خداسگر خلایق درِ گوش شنوا بگشایند
نای توحید به چنگ آر و دمی دم کآفاقگوش در نغمۀ آیات خدا بگشایند
دردمندان غمت را به تبسم دریابتا طبیبانه درِ دار شفا بگشایند
چشم درپوش و کرم کن که بدان شکّرخنددر ببندند به درد و به دوا بگشایند
عاصیان گر که درِ توبه به عصیان بستندعاشقانت درِ رحمت به دعا بگشایند
از پسِ پرده درِ صدق و صفا می‌بندندصحنه‌سازان که درِ روی و ریا بگشایند
دست‌گیری به نهانی که سخاوتمندانلب ببندند اگر دست سخا بگشایند
شهریارا به نوای نی جان‌سوز تو گوشچون توانند، که بی‌ساز صبا بگشایند

پانویس

منابع