پرتوی از مهر رویت در جهان انداختی
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | فیض کاشانی |
قالب | غزل |
وزن | فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
موضوع | عرفانی |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۸بیت |
در دل شب خبر از عالم جانم کردند از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی فیض کاشانی است. این شعر در قالب غزل و در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در هشت سروده شده است.
متن شعر
پرتوی از مهر رویت در جهان انداختی | آتشی در خرمن شوریدگان انداختی | |
در دلم جا کردی و کردی مرا از من تهی | تا مرا از هستی خود در گمان انداختی | |
شعلۀ حسن تو دوش افروخت دلها را چون شمع | این چه آتش بود کِامشب در جهان انداختی | |
در کنارم بودی و میسوخت جانم در میان | آتش سوزان نهان چون در میان انداختی | |
دیده از خواب عدم نگشوده، گردیدند مست | چون ندای «کُن» به گوش انس و جان انداختی | |
سوی «أو أدنی» روان گشتند مشتاقان وصل | تا خطاب «إرجعی» در ملک جان انداختی | |
هر کسی پشت و پناه عالمی شد تا ز لطف | سایۀ خود بر سر این بیکسان انداختی | |
شد کنار همدمان دریای خون از اشک «فیض» | قصۀ پرغصهاش تا در میان انداختی |