دخترفکر بکر من غنچه لب چو واکند

از ویکی تراث
دختر فکر بکر من غنچه لب چو وا کند
اطلاعات شعر
نام شعردختر فکر بکر من
نام شاعرغروی اصفهانی
قالبقصیده
وزنمفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن
موضوعحضرت فاطمه زهرا(س)
مناسبتمدح
زمان سرایشمعاصر
زبانفارسی
تعداد ابیات۲۸بیت
منبعدیوان کمپانی


دختر فکر بکر من غنچه لب چه وا کند مطلع قصیده ای مدح گونه از غروی اصفهانی درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در بیست و هشت بیت با وزن مفتعلن مفاعلن، مفتعلن مفاعلن سروده شده است.


متن شعر

دختر فکر بکر من، غنچۀ لب چو وا کنداز نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطی طبع شوخ من گر که شکرشکن شودکام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
بلبل نطق من ز یک نغمۀ عاشقانه ایگلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
خامۀ مشکسای من گر بنگارد این رقمصفحۀ روزگار را مملکت ختا کند
مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهیدائرۀ وجود را جنت دلگشا کند
منطق من هماره بندد چه نطاق نطق رامنطقۀ حروف را منطقه السما کند
شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسدشاهد معنی من ار جلوۀ دلبربا کند
نظم برد بدین نَسَق از دم عیسوی سَبَقخاصه دمی که از مسیحا نفسی ثنا کند
وهم به اوج قدس ناموس اله کی رسد؟فهمِ که، نعت بانوی خلوت کبریا کند؟
ناطقۀ مرا مگر روح قدس کند مددتا که ثنای حضرت سیدۀ نساء کند
فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمهچشم دل از نظاره در مبدء و منتهی کند
صورت شاهد ازل معنی حُسنِ لم یَزَلْوهم چگونه وصف آئینۀ حق نما کند
مطلع نور ایزدی مبدء فیض سرمدیجلوۀ او حکایت از خاتم انبیا کند
بسملۀ صحیفۀ فضل و کمال معرفتبلکه گهی تجلی از نقطۀ تحت «با» کند
دائرۀ شهود را نقطۀ ملتقی بودبلکه سزد که دعوی لو کشف الغطا کند
حامل سر مستسر حافظ غیب مستتردانش او احاطه بر دانش ماسوی کند
ین معارف و حکم بحر مکارم و کرمگاه سخا محیط را قطرۀ بی بها کند
لیله قدر اولیاء، نور نهار اصفیاصبح جمال او طلوع از افق علا کند
بضعۀ سید بشر ام ائمۀ غُررکیست جز او که همسری با شه لافتیٰ کند؟
وحی نبوتش نسب، جود و فتوتش حسبقصه ای از مروتش سورۀ «هل اتی» کند
دامن کبریای او دست رس خیال نیپایۀ قدر او بسی پایه به زیر پا کند
لوح قدر به دست او کِلک قضا به شَستِ اوتا که مشیت الهیه چه اقتضا کند
در جبروت حکمران، در ملکوت قهرماندر نشأت کن فکان حکم بما تشا کند
عصمت او حجاب او عفت او نقاب اوسرِّ قدم حدیث از آن سترو از آن حیا کند
نفخۀ قدس بوی او جذبۀ انس خوی اومنطق او خبر ز «لا ینطق عن هوی» کند
قبلۀ خلق روی او، کعبۀ عشق کوی اوچشم امید سوی او تا به که اعتنا کند
بهر کنیزیش بود زهره کمینه مشتریچشمۀ خور شود اگر چشم سوی سُها کند
مفتقرا متاب رو از در او به هیچ سوزانکه مس وجود را فضۀ او طلا کند

[۱]

توضیح و شرح برخی از ابیات شعر

این شعر سراسر مدح و منقبت حضرت زهرا(س) است. این شعر برای مناسب ایام جشن و سرور است. بیت دهم اشاره به این حدیث از امام صادق(ع) دارد: «ما قالَ فینا قائِلٌ بَیتا مِنَ الشِّعرِ حَتّی یؤَیدَ بِروحِ القُدُسِ» «هیچ گوینده ای درباره ما(اهل بیت) بیت شعری نمی سراید، مگر آن که پیش تر به وسیله روح القدس، تأیید می شود.» منظور از بسمله در بیت چهاردهم ابتدای فضلیت و معرفت درباره حضرت زهرا(س) است. بیت بیستم درباره سوره انسان که طبق تفاسیر شان نزول آن درباره اهل بیت(ع) و حضرت زهرا(س) دارد. وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا بیت بیت و پنجم معنای آیه «لا ینطق عن هوی» (از سر هوس سخن نمى‌گويد) می شود.

توضیح واژگان

نمط:شیوه و راه

نسق:ترتیب

ناطقه:قوه تکلم

مفتقر:تخلص غروی اصفهانی

تجلیل از شعر

ماشاءالله عابدی از مداحان پیشکسوت می‌گوید: «چند سال قبل سالروز تولد حضرت زهرا(س) خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم. شعری ازغروی اصفهانی خواندم بعد از خواندن خدمت رهبر انقلاب رفتم و ایشان فرموند شعر آشیخ‌ محمدحسین آقا رو خوندی؟ عرض کردم: بله و بعد ایشان خیلی تجلیل کردند و گفتند: آشیخ محمدحسین غروی خودشان سند هستند.»

پانویس

منابع