دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد

از ویکی تراث
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
اطلاعات شعر
نام شعرقیامت برخاست
نام شاعرفواد کرمانی
قالبغزل
وزنفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
موضوعامام حسین(ع)
مناسبتمرثیه
زمان سرایشمعاصر
زبانفارسی
تعداد ابیات۷بیت
منبعخون تو پایان نداشت


دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد اثر شعری از فواد کرمانی است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن است. این شعر در هفت بیت درباره امام حسین(ع) سروده شده است.

متن شعر

قامتت را چو قضا بهر شهادت آراستبا قضا گفت مشیت که: قیامت برخاست
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشدآری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
نه بقا کرد ستمگر، نه به جا ماند ستمظالم از دست شد و پایهٔ مظلوم به‌جاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوستبلکه زنده‌ست شهیدی که حیاتش ز قفاست
دولت آن یافت که در پای تو سر داد ولیاین قبا، راست نه بر قامت هر بی‌سر و پاست
تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشقتا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست
رفت بر عرشهٔ نی تا سرت، ای عرش خداکرسی و لوح و قلم، بهر عزای تو به‌ پاست


پانویس

خون تو پایان نداشت دیوان فواد صفحه۱۷۸

منابع