الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم | | نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم |
پی ابقایِ قَد قامَت، به ظهر روز عاشورا | | برای گفتن اللّهاکبر، اکبر آوردم |
علی را در غدیر خم، نبی بگرفت روی دست | | ولی من روی دست خود، علی اصغر آوردم |
اگر با کشتن من دین تو جاوید میگردد | | برای خنجر شمر ستمگر، حنجر آوردم |
برای آنکه قرآنت نگردد پایمال خصم | | برای سُمّ مرکبها، خدایا پیکر آوردم |
علی، انگشتر خود را به سائل داد اما من | | برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم |
من «ژولیده» میگویم، حسینبنعلی گفتا:الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم | | {{{2}}} |