شاهی که جبرئیل بُدی خادم درش

    از ویکی تراث
    نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۸ توسط Z.khansari (بحث | مشارکت‌ها)

    شاهی که جبرئیل بُدی خادم درش از
    جودی خراسانی



    در قالب غزل

    با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

    موضوع: امام حسین(ع)
    شاهی که جبرئیل بُدی خادم درشخاکم به ‌سر! که خاک سیه گشت، بسترش
    حلقی که بوسه‌گاه نبی بود شد ز کینسیراب ز آب خنجر بیداد، حنجرش
    از پهلویی به پهلوی دیگر چو می‌نشستمی‌گشت کارگر به جگر، نوک خنجرش
    او سر نهاد بر سر خاک و سَنان ز ظلمنوک سِنان نهاد به پهلوی دیگرش
    کارش ز دست رفت، چو در روی دست اوتیر جفا نشست، به حلقوم اصغرش
    قدّش خمیده از غم اکبر به روزگارپشتش شکست از غم مرگ برادرش
    بودی سرش به نیزه و از نوک نیزه داشتچشمی به‌ سوی خواهر و چشمی به دخترش
    خولی ز کین نهاد، به خاکستر تنورآن سر که رشک مهر بُدی، روی انورش