فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی

    از ویکی تراث
    نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۵ توسط S.bahrami (بحث | مشارکت‌ها)
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

    فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی دلم رمیدهٔ لولی‌وَشیست شورانگیز از
    حافظ شیرازی



    در قالب غزل

    با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

    موضوع: عرفانی
    دلم رمیدهٔ لولی‌وَشیست شورانگیزدروغ وَعده و قَتّال وَضع و رنگ آمیز
    فدایِ پیرهنِ چاکِ ماهرویان بادهزار جامهٔ تقوی و خرقهٔ پرهیز
    خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهم بردکه تا ز خالِ تو خاکم شود عَبیرآمیز
    فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقیبِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز
    پیاله بر کفنم بند، تا سحرگهِ حَشربه مِی ز دل بِبَرَم هولِ روزِ رستاخیز
    فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمیکه جز وِلایِ تواَم نیستْ هیچْ دست آویز
    بیا که هاتفِ میخانه دوش با من گفتکه در مَقامِ رضا باش و از قَضا مَگریز
    میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیستتو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز