خانقاه دل
لب دوستاز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی |
ألا يا أيها السّاقی برون بر حسرت دلها | كه جامت حل نمايد يكسره اسرار مشكلها | |
به می بر بند راه عقل را از خانقاه دل | که اين دارالجنون هرگز نباشد جای عاقلها | |
اگر دلبسته ای بر عشق جانان، جای خالی كن | كه اين ميخانه هرگز نيست جز مأوای بيدلها | |
تو گر از نشئه ی می كمتر از آنی، به خود آيی | برون شو! بيدرنگ از مرز خلوتگاه غافلها | |
چه از گلهای باغ دوست رنگ آن صنم ديدی | جدا گشتی ز باغ دوست درياها و ساحلها | |
تو راه جنت و فردوس را در پيش خود ديدی | جدا گشتی ز راه حق و پيوستی به باطلها | |
اگر دل دادهای بر عالم هستی و بالاتر | به خود بستی ز تار عنكبوتی بس سلاسلها |