بابا بیا دور و برم را نگاه کن
بابا بیا دور و برم را نگاه کناز جواد حیدریدر قالب غزلموضوع: حضرت رقیه(س) |
بابا بیا دور و برم را نگاه کن | ویرانه ای که گشته حرم را نگاه کن | |
گرمی شانه های تو یادم نرفته است | سنگی که هست زیر سرم را نگاه کن | |
امشب بیا زیارت مادر نه دخترت | از او رخ کـبـودتـرم را نگـاه کـن | |
من وارث شکسته ترین بازویم پدر | بر بازوی سه ساله ورم را نگاه کن | |
گویا تنم به زیر سم اسب رفته است | در هم شکسته بال و پرم را نگاه کن | |
من مثل تو ز داغ برادر شکسته ام | خم گشته است این کمرم را نگاه کن | |
محشر شده که کودک تو پیر گشته است | یک سر سفید موی سرم را نگاه کن | |
چوب یزید را به سرش خرد می کنم | چون صبح می شود اثرم را نگاه کن |