قنداقه را حسین گرفت و نگاه کرد
قنداقه را حسین گرفت و نگاه کرداز مهدی رحیمیدر قالب غزلموضوع: حضرت علی اکبر(ع) |
قنداقه را حسین گرفت و نگاه کرد | این گونه آفتاب تبسم به ماه کرد | |
با خندۀ پیمبریاش از همان نخست | حال حسین را علیاش رو به راه کرد | |
هرکس که دیدش و صلواتی نکرد نذر | در باب احتجاج خودش اشتباه کرد | |
هرکس که بی وضو بغلش کرد بی گمان | مانند لمس کردن قرآن گناه کرد | |
با یک نگاه دشمن خود را در اوج رزم | هر قدْر کوه بود مُبَدَل به کاه کرد | |
مردان جنگجوی عرب را بدون جنگ | پلکی به هم رسانده و خلع سلاح کرد | |
قبل از ورود شمر به گودال در وداع | روز حسین را علی اکبر سیاه کرد | |
برگشت با بهانۀ لب تشنگی ولی | در اصل شاهزاده تَرَحُم به شاه کرد | |
برگشت قطعه قطعه علی اکبر این چنین | یک دشت را برای تنش بارگاه کرد |