ادبیات آیینی:از لاله زار توحید آتش زبانه می زد
(تغییرمسیر از از لاله زار توحید آتش زبانه می زد)
از لاله زار توحید آتش زبانه می زد | گل گشته بود پرپر بلبل ترانه می زد | |
در گلشن ولایت یک نو شکفته گل بود | گر می گذاشت گلچین آن گل جوانه می زد | |
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را | قاتل گهی به کوچه گاهی بخانه می زد | |
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو | گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می زد | |
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره | او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد | |
وقتی که باغ می سوخت صیاد بی مروت | مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد | |
با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را | از ناله ای که مادر در آستانه می زد | |
این روزها که میدید موی مرا پریشان | با اشک دیده می شست با دست، شانه می زد | |
هنگام شرح این غم از قلب زار(میثم) | مانند خانۀ ما آتش زبانه می زد |