امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش

    از ویکی تراث

    ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد از
    غلام رضا سازگار



    در قالب غزل

    موضوع: امام کاظم(ع)
    امام هفتم ما پاره پاره شد جگرشنشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش
    بدن کبود جگر پاره ساق پا مجروحمگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش
    هزار حیف که از جمع نوزده دختریکی نبود کنار جنازه ی پدرش
    انیس و مونس او بود در سیاهی شبصدای حلقه ی زنجیر و ناله ی سحرش
    سیاه چال کجا طایر بهشت کجاهزار حیف که یکباره ریخت بال و پرش
    نیاز نیست به بندند چشم هایش راکه نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش
    به هر کجا که روی قبری از زُراره ی اوستنشان غربت فرزندهای دربدرش
    شراره ی دل او گشت اجر روزه ی اودرست موقع افطار پاره شد جگرش
    سیاه چال و نماز شب و غل و زنجیرفراق روی رضا بود غصّه ی دگرش
    بسوز ای دل میثم در آتش دل اوکه سوز شعر تو دارد حکایت از شررش