ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب

از ویکی تراث

ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: حضرت زینب(س)
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینبنسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب
نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانیز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب
فغان و آه از آن دم! که خصم دون به لب شطبُرید سر ز قفای حسین، مقابل زینب
فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبرقرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب
میان لشگر اعدا به راه شام نبودیبه غیر معجر نیلی، به چهره، حایل زینب
به گِرد ناقه‌ی او، کوفیان به عشرت و امّاسر حسین به سنان، پیش روی محمل زینب
نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغیچو گشت کنج خرابه، مقام و منزل زینب
چگونه شرح غمش را رقم کند، ید «جودی»؟که جز خدا نه کس آگه، ز درد و مشکل زینب