ادبیات آیینی:هر سال ماجرای تو و سوگواری ات
(تغییرمسیر از هر سال ماجرای تو و سوگواری ات)
هر سال ماجرای تو و سوگواری ات | عهدیست با خدای تو و خون جاریات | |
هر سال، نه که روز به روز از زبان عشق | گل میکند حدیث تو و سربهداریات | |
در ما، یزید کشته نمیشد، اگر نبود | این راه را بلاغت آیینهداریات | |
خم شد هزار مرتبه هفتادپشت صبر | آن روز، پیش صبر تو و پایداریات | |
میسوخت، میگداخت، در آن وسعت کبود | بر کوه میرسید، اگر زخم کاریات | |
پرپر شدند روی زمین، پیش چشم تو | آلالههای رنگ به رنگ بهاریات | |
اینک، زمین به عشق تو همواره میتپد | این است، رمز خون تو و ماندگاریات | |
یعنی که سربلند، هنوز ایستادهایم | در انتظار منتقم خون جاریات |