کرده خدا بهشت را خلق برای فاطمه | | بوی بهشت نشنوی جز به رضای فاطمه |
منطق لال من کجا مدح و ثنای وی کجا؟ | | گفته خدای لم یزل مدح و ثنای فاطمه |
خلقت کائنات را پنج نفر که علّتند | | کیست میان پنج تن رکن سوای فاطمه |
جمله به نام فاطمه کرده خدا معرفی | | معتبر است این سخن قول خدای فاطمه |
فاطمه است و باب او فاطمه است و شوهرش | | فاطمه است و آل او آل عبای فاطمه |
از رخ تابناک او منفعل است آفتاب | | منفعلم بگویم از شرم و حیای فاطمه |
معنی لفظ کوثر است امّ شُبیر و شَبر است | | طاهره و مطهّره کنیه برای فاطمه |
دختر ختم انبیا همسر شاه اولیاء | | چشم امید ماسوا سوی عطای فاطمه |
عصمت و عفت و حیا از ید قدرت خد | | دوخته جامه ایست بر قدّ رسای فاطمه |
گر خود او نمی شدی جزء عوالم جهان | | کون و مکان نمی شدی جزء بهای فاطمه |
عقل بسیط کی کند درک جلال و شوکتش | | سجده برند قدسیان بر کف پای فاطمه |
عرض صراط می شود پهن تر از درازیش | | وصل شود اگر بدو تار ردای فاطمه |
گفته نبیّ ابطحی علت غائی جهان | | جان من و جهانیان باد فدای فاطمه |
جسم من است فاطمه روح من است فاطمه | | باعث رنجشم بود رنج و اذای فاطمه |
مهر خداست مهر او قهر خداست قهر او | | علت لطف لم یزل لطف و رضای فاطمه |
گر بتو سعدی زمان خود نکند عنایتی | | کی بُوَدَت لیاقتی بهر رثای فاطمه |
یافته است از او بها رفعت و عزت و شرف | | قدر شرافتش شده درد و بلای فاطمه |
صورت حور او کجا سیلی ملحدی کجا؟ | | گشته کبود صورت ماه لقای فاطمه |