کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ‌دلی

از ویکی تراث
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ‌دلیاز مهدی جهانداردر قالب غزلبا وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنموضوع: مناجات با خدا(شب قدر)
کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ‌دلیهی بگویم بِعلیٍّ بِعلیٍّ بِعلی
مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش استاُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی
اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرستا الستانه و مستانه بگوییم بلی
همه قدقامتیان را به تماشا بنشانتا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی
ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوثخوش‌ترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی
ای دریغا که شب قدر، علی را کشتندقدرنشناس‌ترین امت لات و هبلی
کسی آن سوی حسینیّه نشسته‌ست هنوزهمه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی
باز قرآن به سرش دارد و هی می‌گویدبحسین بن علیٍ بحسین بن علی