ادبیات آیینی:گر به چشم دل جانا جلوههای ما بینی
(تغییرمسیر از گر به چشم دل جانا جلوههای ما بینی)
گر به چشم دل جانا جلوههای ما بینی | در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی | |
راز آسمانها را، در نگاه ما خوانی | نور صبحگاهی را، بر جبین ما بینی | |
در مصاف مسکینان، چرخ را زبون یابی | با شکوه درویشان، شاه را گدا بینی | |
گر طلب کنی از جان، عشق و دردمندی را | عشق را هنر یابی، درد را دوا بینی | |
چون صبا ز خار و گل، ترک آشنایی کن | تا به هر چه روی آری، روی آشنا بینی | |
نی ز نغمه وا مانَد، چون ز لب جدا مانَد | وای اگر دل خود را، از خدا جدا بینی | |
تار و پود هستی را سوختیم و خرسندیم | رند عافیتسوزی، همچو ما کجا بینی؟ | |
تابد از دلم شبها، پرتوی چو کوکبها | صبح روشنم خوانی، گر شبی مرا بینی | |
ترک خودپرستی کن، عاشقی و مستی کن | تا ز دام غم خود را، چون «رهی» رها بینی |