گر نگاهی به ما كند زهرا | | دردها را دوا كند زهرا |
بر دل و جان ما صفا بخشد | | گر نگاهی به ما كند زهرا |
كم مخواه از عطای بسیارش | | كآنچه خواهی، عطا كند زهرا |
بضعۀ مصطفی بُوَد زآنرو | | جلوه چون مصطفی كند زهرا |
خانۀ وحی را، ز رخسارش، | | رشكِ غار حَرا كند زهرا |
نه عجب گر به شأن او گویند، | | خاك را كیمیا كند زهرا |
این مقام كنیز او باشد | | تا دگر خود، چهها كند زهرا |
چهره پوشد ز مرد نابینا | | تا بدین حد، حیا كند زهرا |
در طرفداری از خدا و رسول | | به علی اقتدا كند زهرا |
روز محشر -كه از شفاعت خویش | | حشر دیگر به پا كند زهرا |
همچو مرغی كه دانه بر چیند | | دوستان را جدا كند زهرا |
چه شود گر زِ رحمت بسیار | | حاجت ما روا كند زهرا |
چه شود گر که بر مؤید هم | | نظری از وفا کند زهرا |