یک عمر در حوالی غربت مقیم بود

از ویکی تراث

یک عمر در حوالی غربت مقیم بود از
سیدرضا جعفری



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: امام حسن(ع)
یک عمر در حوالی غربت مقیم بودآن سیدی که سفرهٔ دستش کریم بود
خورشید بود و ماه از او نور می‌گرفتتا بود، آسمان و زمین را رحیم بود
سر می‌کشید خانه به خانه محله رااین کارهای هر سحر این نسیم بود
آتش زبانه می‌کشد از دشت سبز اوچون گلفروش کوچهٔ طور کلیم بود
این چند روزه سایهٔ یثرب بلند شدچون حال آفتاب مدینه وخیم بود
حقش نبود تیر به تابوت او زدناین کعبه در عبادت مردم سهیم بود
بی‌سابقه‌ست حادثه اما جدید نیستاین خانواده غربتشان از قدیم بود