نمایش مبدأ برای هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

{{سرصفحه
 | مطلع=هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
 | نام شعر=
 | شاعر = سعدی شیرازی
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 | بخشی از مجموعه اشعار =
 |قالب =قصیده
 |وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
 |موضوع =
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی = 
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}
{{شعر}}

{{ب|هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم|نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم}}
{{ب|به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم|شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم}}
{{ب|حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد|دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم}}
{{ب|مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی|که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم}}
{{ب|من رمیده‌دل آن به که در سماع نیایم|که گر به پای درآیم به در برند به دوشم}}
{{ب|بیا به صلح من امروز در کنار من امشب|که دیده خواب نکرده‌ست از انتظار تو دوشم}}
{{ب|مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم|که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم}}
{{ب|به زخم‌خورده حکایت کنم ز دست جراحت|که تندرست، ملامت کند چو من بخروشم}}
{{ب|مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن|سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم؟}}
{{ب|به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل|و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم}}
{{پایان شعر}}

[[رده:شعر با موضوع عرفانی]]
[[رده:شعرهای کهن]]
[[رده:شعر در قالب قصیده]]