نمایش مبدأ برای بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود

{{سرصفحه شعر
 | مطلع=بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود
 | نام شعر= 
 | شاعر =علی انسانی
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 |قالب =غزل
 |وزن = 
 |موضوع = خاندان اهل بیت(ع)
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی =
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}
{{شعر}}
{{ب|بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود|دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود}}
{{ب|لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها|دشتی ز سوز سینه ی زینب شراره بود}}
{{ب|می خواست تا ببوسد و برگیردش زخاک|قرآن او ورق ورق و پاره پاره بود}}
{{ب|یک خیمه نیم سوخته شد جای صد اسیر|چیزی که ره نداشت درآن خیمه چاره بود}}
{{ب|در زیر پای اسب دو کودک ز دست رفت|چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود}}
{{ب|آزاد گشت آب ولیکن هزار حیف|شد شیردار مادر و بی شیرخواره بود}}
{{ب|چشمی برآنچه رفت به غارت نداشت کس|اما دل رباب پی گاهواره بود}}
{{ب|یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی|نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود}}
{{ب|یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود|در پشت ابر چهره ی هر ماه پاره بود}}
{{ب|از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد|از مشت ها بپرس که با گوشواره بود}}
{{پایان شعر}}