نمایش مبدأ برای در سرم پیچیده باری های و هوی کربلا

{{سرصفحه
 | مطلع=در سرم پیچیده باری های و هوی کربلا
 | نام شعر=
 | شاعر = امید مهدی‌نژاد
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 |قالب =غزل
 |وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
 |موضوع = زیارت اربعین
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی = 
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}

{{شعر}}
{{ب|در سرم پیچیده باری های و هوی کربلا|می‌روم وادی به وادی رو به سوی کربلا}}
{{ب|می‌روم افتان و خیزان، از دل بن‌بست‌ها|جاده‌ای پیدا کنم تا جست‎‌وجوی کربلا}}
{{ب|تشنگی می‌بارد از ابرِ سترون، می‌روم|تا بنوشم جرعه آبی از سبوی کربلا}}
{{ب|ترسم این بیراهه‌ها با خویش مشغولم کنند|«بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»}}
{{ب|من نمی‌دانم کی‌ام یا از کجایم، هر چه هست|آب‌رو می‌آورم از خاک کوی کربلا}}
{{ب|مانده در گوشم صدای پای «هل من ناصر»ی|خواهم اکنون تا شوم لبیک‌گوی کربلا}}
{{ب|بغض تاریخم، نباید در خودم ویران شوم|باید آوازی بخوانم با گلوی کربلا}}
{{ب|در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست؟|«بر مشامم می‎رسد هر لحظه بوی کربلا»}}
{{پایان شعر}}