ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = احمد ناظرزاده کرمانی | قالب = غزل | وزن = مفتعلن فاعلات مفتعلن فع | موضوع = امام حسین(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = | زبان = فارسی | تعداد اب...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها
  | مطلع= ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = احمد ناظرزاده کرمانی
  | نام شعر =  
  | مصحح =  
  | نام شاعر احمد ناظرزاده کرمانی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب = غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن = مفتعلن فاعلات مفتعلن فع
  |قالب = غزل
  | موضوع = امام حسین(ع)
  |وزن = مفتعلن فاعلات مفتعلن فع
  | مناسبت =
  |موضوع = امام حسین(ع)
  | زمان سرایش =  
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات = ۱۲بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها''' از شاعر قدیمی [[احمد ناظرزاده کرمانی]] است. این شعر در قالب غزل و در وزن مفتعلن فاعلات مفتعلن فع و درباره امام حسین(ع) در دوازده سروده شده است.
== متن شعر ==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها|هر جا ز فراق تو ، چاک است گریبان ها}}
{{ب|ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها|هر جا ز فراق تو ، چاک است گریبان ها}}
خط ۳۲: خط ۳۱:
{{ب|مدح تو نه بتوان گفت ، ای سرور جانبازان|کاین وصف نمی گنجد ، در دفتر و دیوان ها}}
{{ب|مدح تو نه بتوان گفت ، ای سرور جانبازان|کاین وصف نمی گنجد ، در دفتر و دیوان ها}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
== پانویس ==
== منابع ==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعر در قالب غزل]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۷

ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان ها از
احمد ناظرزاده کرمانی



در قالب غزل

با وزن مفتعلن فاعلات مفتعلن فع

موضوع: امام حسین(ع)


ای یاد تو در عالم آتش زده بر جان هاهر جا ز فراق تو ، چاک است گریبان ها
نامت چو به لب آید ، همراه بُوَد با آهاز شوق تو در دل ها ، برپا شده طوفان ها
ای گلشن دین سیراب ، با اشک محبّانتاز خون تو شد رنگین ، هر لاله به بستان ها
بسیار حکایت ها ، گردیده کهن امّاجانسوز حدیث تو ، تازه است به دوران ها
هر چند پریشانی ، شد حاصل عشّاقتبا یاد تو از هر سو ، جمعند پریشان ها
یک جان به ره جانان ، دادی و خدا داندکز یاد تو چون سوزد ، تا روز جزا جان ها
در دفتر آزادی ، نام تو به خون ثبت استشد ثبت به هر دفتر ، با خون تو عنوان ها
این سان که تو جان دادی ، در راه رضای حقآدم به تو می نازد ، ای اشرف انسان ها
قربانی اسلامی ، با همّت مردانهای مفتخر از عزمت ، همواره مسلمان ها
قربانگه عشق تو ، شد قبله ی اهل دلزین کعبه ی جان افزا ، آرایش ایمان ها
عشّاق بلاپرور ، خود را چو برند از یادبا دوست چنین بندند ، بی واسطه پیمان ها
مدح تو نه بتوان گفت ، ای سرور جانبازانکاین وصف نمی گنجد ، در دفتر و دیوان ها