من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها
  | مطلع=من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها
  | تصویر =  
  | نام شعر=من ماندم
  | توضیح تصویر =  
| شاعر = محمدجواد غفورزاده
  | نام شعر =من ماندم
  | مصحح =  
  | نام شاعر =محمدجواد غفورزاده
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن = مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
  |قالب =غزل
  | موضوع =حضرت زینب(س)
  |وزن = مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
  | مناسبت =
  |موضوع =حضرت زینب(س)
  | زمان سرایش = معاصر
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات =۹بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
{{شعر}}


'''من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها''' مطلع شعری از  [[محمدجواد غفورزاده]] درباره حضرت زینب(س) است. این شعر در قالب غزل در گونه مدح و مرثیه با وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن و در نه بیت سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{ب|من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها|اندوه پرستو، غم بی‌بال‌وپری‌ها}}
{{ب|من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها|اندوه پرستو، غم بی‌بال‌وپری‌ها}}
{{ب|من ماندم و هشتاد و چهار آیۀ عصمت|در سایۀ آوارگی و دربه‌دری‌ها}}
{{ب|من ماندم و هشتاد و چهار آیۀ عصمت|در سایۀ آوارگی و دربه‌دری‌ها}}
خط ۲۹: خط ۲۸:
{{ب|ای ماه شب چارده‌، امشب به کجایی|جان بر لب من‌ آمده از بی‌خبری‌ها}}
{{ب|ای ماه شب چارده‌، امشب به کجایی|جان بر لب من‌ آمده از بی‌خبری‌ها}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعربا موضوع حضرت زینب(س)]]
[[رده:شعرهای محمدجواد غفورزاده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۸

من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها من ماندم از
محمدجواد غفورزاده



در قالب غزل

با وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن

موضوع: حضرت زینب(س)
من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌هااندوه پرستو، غم بی‌بال‌وپری‌ها
من ماندم و هشتاد و چهار آیۀ عصمتدر سایۀ آوارگی و دربه‌دری‌ها
من خواهر خورشید به خون خفتۀ عشقمباید که بگیرم خبر از هم‌سفری‌ها
در این شب تاریک خدایا! کمکم کنتا راه به جایی ببرد، راهبری‌ها
خون شهدا ریخت، در این دشت بلاخیزتا خشک شود ریشۀ بیدادگری‌ها
تا صاعقۀ ظلم و ستم را ببرد بادتبدیل به فریاد شد این نوحه‌گری‌ها
ای خون شما آبروی چشمۀ توحیدای چشم شما آینۀ حق‌نگری‌ها
عباس علمدار تو همت کن و برخیزتا سهم شقایق نشود خون جگری‌ها
ای ماه شب چارده‌، امشب به کجاییجان بر لب من‌ آمده از بی‌خبری‌ها