چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =وفایی شوشتری | قالب = غزل | وزن = | موضوع = امام حسین(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = | زبان = فارسی | تعداد ابیات =۱۳ بیت | منبع = }} '''چون کاروان عش...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{سرصفحه | ||
| | | مطلع=چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت | ||
| | | نام شعر= | ||
| | | شاعر = وفایی شوشتری | ||
| | | مصحح = | ||
| | | بخشی از دیوان = | ||
| بخشی از مجموعه اشعار = | |||
| قالب = غزل | | قالب = غزل | ||
| وزن = | | وزن = | ||
| موضوع = امام حسین(ع) | | موضوع = امام حسین(ع) | ||
| | | قبلی = | ||
| | | بعدی = | ||
| | | سال خورشیدی = | ||
| | | سال میلادی = | ||
| | | سال قمری = | ||
| یادداشت = | |||
}} | }} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت|افکنْد بار عشق در آن جا، ز جا گذشت}} | {{ب|چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت|افکنْد بار عشق در آن جا، ز جا گذشت}} | ||
{{ب|با عشق دید آب و هوایش چو سازگار|منزل نمود و از سر آب و هوا گذشت}} | {{ب|با عشق دید آب و هوایش چو سازگار|منزل نمود و از سر آب و هوا گذشت}} | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
{{ب|از عشق هم گذشت که عشق است هم، حجاب|پس روی خویش دید، چو خورشید بینقاب}} | {{ب|از عشق هم گذشت که عشق است هم، حجاب|پس روی خویش دید، چو خورشید بینقاب}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۳
چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت | افکنْد بار عشق در آن جا، ز جا گذشت | |
با عشق دید آب و هوایش چو سازگار | منزل نمود و از سر آب و هوا گذشت | |
سالار کاروان، همه کالای عشق را | بنْهاد در میانه، ز هر مدّعا گذشت | |
چون در زمین پُر خطر نینوا رسید | با صد هزار شور و نوا، از نوا گذشت | |
از جان و دل گذشت ز اعضای خویشتن | از سر، جدا گذشته و از تن، جدا گذشت | |
روزی که از مدینه برون مینهاد پای | یکسر ز سر گذشته و یکجا ز جا گذشت | |
شکرانه داد اکبر و اصغر به راه دوست | در کوی عشق یار، چو از وی بدا گذشت | |
هر چیز را به عالم امکان، نهایتی است | جز عشق او به دوست که از منتها گذشت | |
معراجش از «دَنی فَتَدَلّی» گذشت و لیک | ناید مرا دگر به زبان تا کجا گذشت | |
معشوق، جلوه کرد به آیین عاشقی | خود عشق باخت با خود و از ماسوا گذشت | |
از سرگذشتِ او نتوان گفت یا شنید | کآمد چه بر سر وی و بر وی چهها گذشت | |
سرخوش گذشت از سر عالم، به راه دوست | از هر چه درگذشت، به عین رضا گذشت | |
از عشق هم گذشت که عشق است هم، حجاب | پس روی خویش دید، چو خورشید بینقاب |